موفقیت مراکش در جام جهانی بحثی را در مورد هویت عرب به راه انداخت

تیاو سمبولیسم تقریبا برای یک مسابقه فوتبال خیلی زیاد بود. یک قدرت استعماری سابق از عنوان خود در برابر کشوری که زمانی اشغال کرده بود دفاع کرد. برخی از اعضای یک تیم به خوبی می‌توانستند برای حریفان خود در برخورد با هویت‌های خط فاصله بازی کنند. مستضعفان نماد مبارزه منطقه ای را به عنوان نماد خود پذیرفتند، حتی زمانی که هموطنانشان در مورد تعلق واقعی آنها به آن منطقه بحث می کردند.

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

در مرحله گروهی این جام جهانی پر از شگفتی بود. عربستان سعودی آرژانتین را شکست داد. ژاپن با شکست اسپانیا و آلمان در صدر جدول خود قرار گرفت. با این حال، تا نیمه نهایی، تیم های باقی مانده عمدتا قابل پیش بینی به نظر می رسیدند: فرانسه مدافع عنوان قهرمانی، آرژانتین قهرمان دو بار و کرواسی، نایب قهرمان سال 2018.

بیشتر قابل پیش بینی – اما نه کاملاً. مراکش چهار بازی از پنج بازی اول خود را برد و به اولین تیم عرب یا آفریقایی تبدیل شد که به نیمه نهایی رسید. اگرچه آنها در 14 دسامبر به فرانسه سقوط کردند، اما با شور و شوق مناسب پیروزی هایشان بازی کردند، که جرقه جشن های پرشور در جهان عرب، آفریقا، و در میان مهاجران در اروپا را برانگیخت – اما در عین حال بحث های کنجکاو را نیز برانگیخت.

بیشتر تیم 26 نفره مراکش در خارج از کشور متولد شده اند. اشرف حکیمی در مادرید از پدر و مادری فقیر مراکشی بزرگ شد. او تصمیم گرفت برای تیم میراث خود بازی کند و در 6 دسامبر ضربه پنالتی را در مقابل اسپانیا به ثمر رساند. فوتبال اروپا آنقدر متنوع شده است که اکثر هواداران به سختی متوجه می شوند. اکنون مراکش تیم خود را از بازیکنان با هویت های پیچیده ایجاد کرده است.

اگر به نقشه نگاه کنید، آفریقایی بودن مراکش آشکار است. اما با تنش های ظریف همراه است. برخی از ساکنان جنوب صحرا بوییدند که شمال آفریقا به آنها نگاه می کنند.

در مورد عرب بودن مراکش، این موضوع موضوع بحث در کافه ها، مناطق هواداران و در رسانه های اجتماعی بوده است. برای مثبت: مراکش عضو اتحادیه عرب است، عربی یک زبان رسمی است و فرهنگ غنی آن کمک زیادی به جهان عرب گسترده تر کرده است. بسیاری از مراکشی ها عرب هستند و پیروزی آنها در سراسر منطقه جشن گرفته شد.

با این حال، برخی از مراکشی‌ها با این برچسب ناخوشایند هستند. یک کثرت (شاید حتی اکثریت) از تبار بربر هستند و عرب گرایی می تواند متضمن پاک شدن هویت آنها باشد. تمازیت، زبان بربر، مدتها به رتبه دوم تنزل پیدا کرد. این تنها در سال 2011 به عنوان زبان رسمی تبدیل شد، بخشی از بسته اصلاحاتی که برای آرام کردن مردم در طول بهار عربی به سرعت انجام شد.

بحث عجیبی است. اگر مصر، یکی دیگر از کشورهای شمال آفریقا بود که اشک رونالدو را درآورد، هیچ کس از این که آن را پیروزی اعراب بنامد تردید نداشت. شاید دوری برخی از اختلافات را توضیح دهد. در ریاض در شب پیروزی مراکش در مرحله حذفی، یکی از عربستانی ها آن را پیروزی کل جهان عرب خواند، در حالی که دیگری گفت که تمایل چندانی به کشوری به دوردست تایلند ندارد.

تعصب نقش خود را ایفا می کند. گویش مراکشی معروف به داریا، به طور گسترده توسط سایر عرب زبانان به دلیل سخت بودن درک مورد تمسخر قرار می گیرد. زنان مراکشی اغلب به شدت به عنوان روسپی مورد توهین قرار می گیرند. یک کلیشه قدیمی در خلیج فارس نشان می دهد که آنها از جادوگری برای اغوای مردان بی گناه استفاده می کنند: تیتر یک دهه در یک روزنامه سعودی خوانده شد: “خدمتکاران مراکشی ممکن است دردسر بنویسند، به برخی از زنان هشدار می دهند.”

ناسیونالیسم مدرن عربی که با ظهور منطقه از قرن‌ها حکومت عثمانی و اروپا شکل گرفت، همیشه ریشه در سیاست داشته است. در زمین هم ظاهر شد. تیم مراکش پس از شکست دادن اسپانیا پرچم فلسطین را به اهتزاز درآورد. این ژست موجی از حمایت بسیاری از اعراب را به همراه داشت که اشغال نیم قرنی سرزمین فلسطینیان توسط اسرائیل برای آنها بی عدالتی باقی مانده است. احتمالاً برای مردم صحرای غربی که به مدت 46 سال توسط مراکش اشغال شده اند، کمتر نجیب به نظر می رسید: یک قربانی سابق استعمار می تواند یک قدرت استعماری نیز باشد (و زمانی بخشی از یک امپراتوری مسلمان بود که بر بسیاری از اسپانیای کنونی حکومت می کرد. و پرتغال).

اسرائیلی‌ها برای حضور در این مسابقات آزاد بوده‌اند، اگرچه معمولاً اجازه بازدید از قطر را ندارند. تعداد زیادی از برخورد سرد هواداران عرب با آنها ابراز تعجب کرده اند. از آنجایی که چهار کشور عربی (از جمله مراکش) در سال 2020 برای عادی سازی روابط با اسرائیل به توافق رسیدند، بسیاری امیدوار بودند که منطقه فلسطینی ها را فراموش کرده باشد. جام جهانی یادآور این نکته بوده است که حتی اگر بسیاری از حاکمان عرب دیگر اهمیتی ندهند، بسیاری از رعایای آنها همچنان به آن اهمیت می دهند.

یک نکته متضاد دیگر اضافه کنید: جشن‌هایی که در اسرائیل توسط یهودیان مراکشی تبار برگزار می‌شود، یادآور این نکته است که این پادشاهی زمانی جامعه یهودی پر جنب و جوشی داشت – و این که اسرائیلی‌ها را کمتر از آن چیزی که خیلی‌ها می‌خواهند اعتراف کنند، از همسایگان عربشان جدا می‌کند.

صحبت از پان عربیسم اغلب می تواند قدیمی به نظر برسد، زیرا به روزهای پرهیجان ناسیونالیستی دهه 1950 یا خلافت های بزرگ گذشته بازمی گردد. با این حال، اشتیاق برای موفقیت بعید مراکش نشان می‌دهد که یک قرابت فرهنگی همچنان مردم این منطقه را پیوند می‌دهد. با این حال، به همان اندازه، بحث های مربوط به جایگاه مراکش در آن منطقه نشان می دهد که چگونه هویت هنوز برای تقسیم به جای اتحاد استفاده می شود.