مایکل لیپتون: مرد بزرگ اصلاحات ارضی

منN منطقه دادگاه در رنگپور، انبوهی از درهای دادگاه‌ها در جستجوی جبران هستند. بسیاری از نارضایتی ها در این محله شمالی بنگلادش به زمین مربوط می شود. الماس، دهقان-کشاورزی در دهه 60 خود، در مناقشه ای که مربوط به دهه 1980 است، قرارداد می بندد. او یک قطعه موروثی را به یک همسایه قدرتمندتر فروخت که به گفته خودش هرگز هزینه آن را پرداخت نکرد. عدالت به آرامی پیش می‌رود، به‌ویژه اگر نتوانید قضات فاسد را تحت تأثیر قرار دهید. خطوط نگرانی صورت الماس را چین می کند. او که قادر به خرید زمین دیگری نیست، در حال مبارزه است.

مایکل لیپتون، اقتصاددان بریتانیایی که در این ماه در سن 86 سالگی درگذشت، می‌دانست که در مورد آلماس چه چیزی در خطر است. بخش عمده ای از کار زندگی او به تدوین قوانین و فرآیندهایی برای ترویج «اصلاحات ارضی» اختصاص داشت. هدف از چنین اقداماتی کاهش فقر از طریق افزایش نسبت زمین های کشاورزی تحت کنترل فقرا بود. بیشتر کارهای میدانی آقای لیپتون و بزرگترین موفقیت های رویکرد او در آسیا بود.

بینش اصلی او به همان اندازه قدرتمند بود که ساده بود. در کشورهای فقیر، نیازمندترین مردم تقریباً همیشه در حومه شهر هستند، و اغلب به دلیل «تعصب شهری» تحت حمایت سیاست های عمومی قرار ندارند. توجه به نیازهای آنها از طریق اصلاحات ارضی خوب، کاهش بیشتری در فقر و نابرابری نسبت به هر رویکرد دیگری به همراه دارد، از جمله “انقلاب سبز”، که کودها و گونه های جدید محصول را برای افزایش محصول افزایش داد. در بیشتر جاها، صرف داشتن یک ادعای روشن برای کمی زمین بهترین تضمین نه تنها در برابر فقر، بلکه برای پیشرفت احتمالی است. در طول قرن گذشته، آقای لیپتون نوشت: «اصلاحات ارضی نقش بزرگ و محوری در مسیرهای زمانی فقر، پیشرفت، آزادی، درگیری و رنج روستایی و ملی ایفا کرده است.»

با آشکار شدن نتایج اصلاحات ارضی رادیکال در شرق آسیا، آقای لیپتون روی سن آمد. قبل از جنگ جهانی دوم، این منطقه برای تغییر آماده بود، جمعیت روستایی زیاد و رو به رشد و تعداد نسبتاً کمی از زمین‌داران مالک بیشتر زمین‌های قابل کشت بودند. همانطور که جو استادول در “چگونه آسیا کار می کند” توضیح می دهد، تقاضا برای زمین سریعتر از عرضه رشد می کرد. به جای سرمایه گذاری برای افزایش بازده، صاحبخانه ها به سادگی زمین های خود را با اجاره بهای فلج کننده تر واگذار می کنند. در آن زمان این یک گام کوچک بود که به عنوان وام دهنده به مستاجران عمل کنید. شکلی از اسارت بدهی به وجود آمد. این وضعیت قبل از جنگ در شرق آسیا بود. تقریباً همین امروز در بخش‌هایی از پاکستان و شمال هند اتفاق می‌افتد.

پس از پیروزی در جنگ داخلی چین در سال 1949، مائو تسه تونگ اقدام به توزیع مجدد زمین کرد و با کشتار میلیون‌ها زمین‌دار شروع کرد. ژاپن، کره جنوبی و تایوان تحت نظارت آمریکا، توزیع مجدد را بدون خشونت آغاز کردند. موسسات بازاریابی و اعتبار روستایی به شکوفایی مزارع کوچک خانگی کمک کردند. در دهه پس از اصلاحات ژاپن، تولید مزرعه به نصف افزایش یافت. در کره جنوبی عملکرد برنج دو برابر شد. درآمد کشاورزی تایوان تا 150 درصد به صورت واقعی رشد کرد.

این اصلاحات پایه و اساس معجزات اقتصادی شرق آسیا بود. این کشورها با نیاز به واردات کمتر مواد غذایی، می‌توانستند ارز خارجی کمیاب را حفظ کنند – در واقع، سبزیجات گران‌قیمت اولین موفقیت‌های صادراتی بودند. کارآفرینی مزرعه ای تقاضا و بازارهای جدیدی مانند ماشین آلات سبک را ایجاد کرد. حومه شهر بستر آزمایشی برای صادرات آتی بود – شهرت خودروهای ژاپنی برای قابلیت اطمینان تا حدی در جاده های روستایی پر دست انداز به دست آمد. در مقابل، اصلاحات ارضی چین در اواخر دهه 1950 به طرز فاجعه‌باری معکوس شد، زیرا مائو کشاورزان را در گروه‌های بزرگ جمع کرد. تنها پس از فروپاشی گروه‌ها پس از مرگ مائو در سال 1976، جهش رشد چین آغاز شد.

اصلاحات ارضی مزایای سیاسی نیز داشت. رشد فراگیر روستایی در کره جنوبی و تایوان، سیاست فراگیر دموکراسی های امروزی آنها را به تصویر می کشد. کشورهایی که تنها با نیمی از دل سرزمین خود را اصلاح کرده اند (کامبوج، تایلند و فیلیپین، با وسعتش) haciendas) نه تنها نشان دهنده از دست دادن گسترده رفاه و پتانسیل انسانی است. آنها همچنین منعکس کننده رشد سیاسی کوتاه مدت هستند. آقای لیپتون به مدل «مرد بزرگ» مالکیت زمین اشاره کرد. در فیلیپین روابط حامی و مشتری از haciendas منعکس کننده سیستم های حمایتی سیاست کشور است. مدل مرد بزرگ همواره با ناراحتی، ناآرامی یا نزاع سیاسی مرتبط است.

آقای لیپتون تخمین زد که حداقل 1.5 میلیارد نفر امروز در نتیجه اصلاحات ارضی مالک زمین های کشاورزی هستند. بیشتر آنها در آسیا هستند. اما در چند کشور آسیایی، اصلاحات ارضی به سختی آغاز شده است – مهمتر از همه در میانمار، که اکنون درگیر درگیری های داخلی است. و مانند الماس، بسیاری از زمینداران فقیر در آسیا فاقد مالکیت مشخص برای سرزمین خود هستند. اصلاحات ارضی در آسیا راه بسیار طولانی را پیموده است. هنوز راه دارد.

از Banyan، ستون نویس ما در آسیا بیشتر بخوانید:
نارندرا مودی در حال بازنویسی تاریخ هند است (13 آوریل)
سرمایه‌گذاری‌های عظیم آسیایی چین نتوانسته قدرت نرم آن را بخرد (5 آوریل)
در بسیاری از آسیا، بحث در مورد نژاد بسیار سخت است (30 مارس)

همچنین: چگونه ستون بانیان نام خود را گرفت