تنگنای کسب و کارها

«تیاو هدف” به دو دلیل یک کتاب تجاری قابل توجه است. اولی ژانر غیر معمول آن است. این اثر برای اولین بار در سال 1984 منتشر شد و یک کتاب مدیریتی است که لباس یک فیلم هیجان انگیز را به تن کرده است. این کتاب که توسط الیاهو گلدرات و جف کاکس نوشته شده است، داستان الکس روگو، مدیر کارخانه‌ای را روایت می‌کند که مجبور است ظرف سه ماه کارخانه‌اش را تعمیر کند یا با تعطیلی مواجه شود.

با این اعتراض که این اصلاً هیجان‌انگیز نیست، در نظر بگیرید که می‌توانست خیلی بدتر باشد («آلن کی باید تا نیمه‌شب یک عرشه اسلاید را قالب‌بندی کند وگرنه به اندازه کافی نمی‌خوابد تا روز بعد به درستی کار کند»). و تلاش های روگو برای کاهش موجودی اضافی و جلب نظر بیل پیچ، رئیس سخت گیرش، به طرز عجیبی سرگرم کننده است. در هر صورت، خوانندگان آن را مورد بررسی قرار دادند. «هدف» میلیون ها فروخت. چندین بار تجدید چاپ شده است. حتی تبدیل به یک رمان گرافیکی شد.

دومین کمک آن، رواج تفکر درباره تنگناها بود. این رمان برای دستیابی به «نظریه محدودیت‌های گلدرات» نوشته شد، روشی برای شناسایی منابعی که ظرفیت آن‌ها با خواسته‌هایشان مطابقت ندارد. (این تعریف از سوی یکی از قهرمانان کتاب آمده است – یونا، یک مشاور تجاری درخشان و جهانگرد که شباهتش به یک شخص واقعی بعید به نظر می رسد تصادفی باشد.)

تنگناها اغلب به عنوان محدودیت های فیزیکی در نظر گرفته می شوند. به عنوان مثال، در کارخانه روگو، تنگناها دو ماشین خاص هستند که برای ارسال سریعتر سفارشات، باید توان عملیاتی آنها افزایش یابد. در سال‌های اخیر، همه‌گیری، آگاهی از چنین تنگناهایی را در زنجیره تأمین گسترده‌تر افزایش داده است، چه به دلیل تأثیر کمبود نیمه‌هادی‌ها یا تأثیر عقب‌ماندگی در بنادر شلوغ.

سیاست ها نیز می توانند گلوگاه باشند. این بیماری همه گیر همچنین سازندگان واکسن را مجبور کرد که از الگوهای عادی کار کنار بگذارند. سارا گیلبرت و کاترین گرین در کتاب «Vaxxers» که در مورد کار آنها برای توسعه جب کووید-19 Oxford-AstraZeneca است، توضیح می‌دهند که چگونه کارهای «در معرض خطر» بیشتری انجام می‌دهند و کارهایی را به موازات انجام می‌دهند که معمولاً به صورت متوالی انجام می‌شدند. این به معنای هدر رفتن کار بود اگر آنها به مشکلی برخورد می کردند، اما همچنین به این معنی بود که دانشمندان کارها را بسیار سریعتر از حد معمول انجام می دادند. بیل هلو تایید می کرد.

مردم هم گلوگاه هستند. در درون سازمان‌ها، خود مدیران اغلب نقاطی هستند که در آن همه چیز به هم می‌خورد. این ممکن است به این دلیل باشد که مدیران به سادگی کارهای زیادی برای انجام دادن دارند. برآوردها در مورد اینکه یک مدیر در حالت ایده آل باید چه تعداد گزارش مستقیم داشته باشد متفاوت است. اما اگر همه آنها در یک آسانسور جا نشوند، تقریباً مطمئناً تعداد آنها بسیار زیاد است.

ممکن است تقصیر خودشان باشد—مثلاً اگر مدیران خرد هستند، نظرات مفیدی را در مورد همه چیز از اندازه فونت گرفته تا مبلمان اداری ارائه می دهند. ممکن است به این دلیل باشد که هیچ کس از ترس اینکه بعداً توسط رئیس خود از روی زغال سنگ ها کشیده شود، راحت تصمیم نمی گیرد. ممکن است به این دلیل باشد که شوخی و سردرگمی در مورد اینکه چه کسی حق برقراری تماس را دارد وجود دارد (“اختلاف وضعیت صعودی”، اگر اصطلاحات تخصصی را دوست دارید، “مسابقه خشمگین”، اگر ندارید).

تنگناها می تواند از رفتار خوب و همچنین بد ناشی شود. معمولاً از همکاری تجلیل می‌شود، اما اگر وقت افراد صرف کارهای غیرضروری شود، به راحتی می‌تواند منجر به تاخیرهای بیشتری شود. به همین ترتیب، شخصی که به هر پیامی سریع پاسخ می‌دهد و هر شب صندوق ورودی خود را پاک می‌کند، کاملاً برعکس یک گلوگاه به نظر می‌رسد، اما این به دو چیز بستگی دارد: این که چه کاری انجام نمی‌دهد در حالی که به صورت دیوانه‌وار ایمیل‌های خود را چک می‌کند، و اینکه آیا آن‌ها پیام ها در مورد چیزهای بی اهمیت هستند. اگر مردم با سرعت زیادی در مورد مسائلی که اهمیت ندارند واکنش نشان می دهند – به خصوص اگر آنها در بالاترین سطح نردبان هستند و بنابراین احتمالاً همکاران به نوبه خود به آنها پاسخ می دهند – احتمالاً به نوعی مشکل ایجاد می کنند.

دلایل ازدحام هرچه که باشد، هزینه ها می تواند مادی باشد. دنیل اک، رئیس اسپاتیفای، تغییر ساختار اخیر در شرکت پخش موسیقی را به نیاز به تصمیم‌گیری سریع‌تر نسبت داد. مشاوران مک کینزی تخمین زده اند که حدود 530000 روز از زمان مدیران در هر سال ممکن است برای فرآیندهای تصمیم گیری شکسته در یک شرکت معمولی Fortune 500 تلف شود.

«هدف» بهترین تریلر تاریخ نیست. هیچ کس نمی میرد. تنها خشونت واقعی انجام شده به زبان انگلیسی است (“تا زمانی که با پارمزان گوساله خوشمزه خود مشغول نشده باشم افکارم شروع به متبلور شدن نمی کنند”). اما بسیار خواندنی‌تر از بسیاری از کتاب‌های تجاری است، و باعث می‌شود درباره موضوعی فکر کنید که نه تنها برای مدیران زنجیره تامین و مدیران عملیات، بلکه برای رؤسا در همه جا مرتبط است. تنگناها فراوان است. آنها فقط باید پیدا شوند.

از بارتلبی، ستون نویس ما در مورد مدیریت و کار بیشتر بخوانید:
چگونه با در نظر گرفتن مهارت های نرم تر استخدام کنیم (11 مه)
راهنمای کوتاهی برای تشریفات شرکتی (4 مه)
اگر افراد زیادی فکر می کنند شما رئیس بدی هستید، پس شما هستید (23 آوریل)

همچنین: چگونه ستون بارتلبی نام خود را گرفت