اصلاحات قانونی پیشنهادی می تواند برای اسرائیل وحشتناک باشد

«Zیون باید با داوری رهایی یابد.» سخنان اشعیا نبی را سیمچا روتمان، رئیس کمیته حقوقی کنست، پارلمان اسرائیل، در آغاز هر جلسه نقل می کند. آقای روتمن مسئول پیشبرد یک بازنگری اساسی در سیستم قضایی کشور است. در 13 فوریه، کمیته در حالی که نزدیک به 100000 اسرائیلی در خارج از کنست تظاهرات کردند، به اولین بخش از تغییرات رای مثبت داد.

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

رهبران آن اعتراضات به همین پیشگویی استناد می کنند. و هر دو طرف مدعی یک هدف هستند: نجات دموکراسی اسرائیل. از زمان روی کار آمدن آخرین دولت بنیامین نتانیاهو در دسامبر 2022، اسرائیل درگیر مناقشه ای سمی بر سر اختیارات دادگاه عالی به شدت مستقل شده است. حامیان اصلاحات استدلال می کنند که پس از دهه ها «دیکتاتوری قضایی» که ارزش های چپ خود را تحمیل کرده است، دموکراسی را احیا خواهند کرد. مخالفان می گویند که ماهیت دموکراتیک اسرائیل را تهدید می کنند و در معرض خطر ایجاد حکومت اکثریت هستند. اما به طور فزاینده ای مشخص می شود که درگیری بیش از نقش قضات کشور است. دو طرف بر سر دیدگاه‌های متفاوتی از اسرائیل با هم می‌جنگند.

دولت حق دارد به نقص های سیستم قضایی کشور اشاره کند. توازن قوا بین دادگاه و مجلس نامشخص است. اسرائیل قانون اساسی رسمی ندارد. در آن خلاء دادگاه روز به روز فعال تر شده است. در دهه 1990، مجموعه‌ای از «قوانین اساسی» تصویب شده توسط کنست، که حقوق را وضع می‌کنند، از نظر وزن شبه قانون اساسی در نظر گرفت. از آن زمان، قوانین مختلف را بر اساس تفاسیر محدود و بحث برانگیز از آن قوانین رد کرده است.

اما دستور کار دولت فراتر از اصلاح قدرت است. بر اساس برنامه های خود، کنست تقریباً در همه موارد می تواند احکام دیوان عالی را نادیده بگیرد. دادگاه دیگر نمی تواند تصمیمات دولت را بر اساس «معقول بودن» باطل کند. دولت می تواند کمیته انتصابات قضایی را با نمایندگان دولت جمع کند.

اگر آنها تصویب شوند، اصلاحات تقریباً تمام کنترل ها و توازن ها را بر دولت از بین می برد. اسرائيل نه تنها فاقد قانون اساسي است، بلكه مجلس اعلي براي بازنگري قوانين نيز وجود ندارد. دولت وقت مجلس را کنترل می کند. اعضای ائتلاف راست افراطی آقای نتانیاهو در حال حاضر مجموعه ای از پیشنهادات بحث برانگیز را ارائه کرده اند که شامل رد صلاحیت اعراب اسرائیلی “حامی تروریسم” از شرکت در انتخابات و اجازه دادن به سیاستمداران دارای سوابق جنایی برای خدمت به عنوان وزیر است.

کارشناسان حقوقی می‌گویند این تغییرات می‌تواند رهبران و فرماندهان نظامی اسرائیل را در برابر اتهامات جنایات جنگی در دادگاه‌های بین‌المللی آسیب‌پذیرتر کند، زیرا استدلال این که آنها تابع یک دستگاه قضایی مستقل در داخل هستند، دشوارتر است. مخالفان دولت، که شامل رهبران تجاری و ژنرال‌های سابق و روسای اطلاعاتی هستند، هم به محتوا و هم به روند اصلاحات اعتراض دارند. آنها با عجله در یک سری از جلسات کمیته پر سر و صدا برگزار می شوند که در آن اعتراضات مخالفان و کارشناسان حقوقی رد شده است.

ران هولدای، شهردار تل آویو، سنگر سکولار و لیبرال اسرائیل، هشدار داد: «کشورهای دموکراتیک مانند ما می‌توانند به دیکتاتوری تبدیل شوند». اما دیکتاتوری‌ها تنها از طریق خونریزی می‌توانند به دموکراسی تبدیل شوند.» چنین پیش بینی های وحشتناکی به طور فزاینده ای رایج است. در 12 فوریه، آیزاک هرتزوگ، رئیس جمهور اسرائیل، گفت که این کشور “در آستانه فروپاشی قانون اساسی و اجتماعی” قرار دارد. او از سیاستمداران خواست تا در مورد یک نسخه ضعیف از این طرح ها گفتگو کنند. دولت امتناع می کند. یایر لاپید، رهبر اپوزیسیون و نخست وزیر سابق، مایل به بحث در مورد اصلاحات قانونی است، اما اصرار دارد که کمیته ریاست جمهوری باید یک پیشنهاد قانون اساسی برای ارائه به مردم اسرائیل ارائه دهد.

مسائل حقوقی شخصی آقای نتانیاهو دستیابی به اجماع را دشوارتر می کند. نخست وزیر زمانی مدافع سرسخت استقلال دادگاه عالی بود، اما با اتهامات رشوه خواری و کلاهبرداری (که به شدت آن را رد می کند)، به یک منتقد سرسخت تبدیل شده است. و اگر دادگاه آقای نتانیاهو را برکنار کند، اسرائیل ممکن است با یک بحران قانون اساسی مواجه شود.

نگرانی از اصلاحات در حال گسترش است. جامعه تجاری اسرائیل که به ندرت در سیاست مداخله کرده است، از این پیشنهادها انتقاد کرده است. کارگران بخش فناوری که بیش از نیمی از صادرات کالاها و خدمات اسرائیل را تشکیل می دهند، به اعتراضات پیوسته اند و مدیران ارشد تهدید کرده اند که پول خود را به خارج از کشور منتقل خواهند کرد. کارنیت فلوگ، رئیس سابق بانک مرکزی اسرائیل، توضیح می‌دهد: «اسرائیل تا حدودی به دلیل نهادهای قوی و قوانین اساسی روشن، اقتصاد مرفهی ایجاد کرد. او استدلال می کند که ایجاد تغییرات سریع و رادیکال آن را به خطر می اندازد.

این بحث کینه توزانه، اسرائیلی ها را مجبور می کند تا با تغییرات جمعیتی و ایدئولوژیکی دست و پنجه نرم کنند که مذهبی ترین و ملی گراترین دولت کشورشان را به قدرت رسانده است. این امر حامیان احزاب راست افراطی مخالف دیوان عالی را که به احتمال بسیار کمتر در ارتش خدمت می کنند یا در شرکت های فناوری کار می کنند، در مقابل طبقه متوسط ​​سکولار قرار می دهد که در اطراف دادگاه تجمع کرده اند.

تشنج داخلی اسرائیل ممکن است کمتر مرتبط با روابط آن با بقیه خاورمیانه باشد، که به سختی کانون لیبرالیسم است. اما آقای نتانیاهو با وعده برقراری روابط رسمی با عربستان سعودی به قدرت بازگشت. شروع آشفته دولت او ممکن است این کار را سخت تر کند.

پادشاهی چندان به وضعیت دموکراسی اسرائیل اهمیت نمی دهد: این کشور دموکراسی نیز نیست. اما سعودی ها به منافع شخصی خود اهمیت می دهند. خصومت مشترک با ایران در دهه گذشته آنها را به اسرائیل نزدیکتر کرده است. اما برای اینکه سعودی ها روابط را رسمی کنند، به چیز بیشتری نیاز دارند. آمریکا میانجی‌گری توافق‌های ابراهیم را انجام داد که چهار کشور عربی را در سال 2020 شاهد ارتقای روابط خود با اسرائیل بود. احتمالاً باید همان نقش را در توافق سعودی و اسرائیل ایفا کند. عادی سازی یک کارت قدرتمند در واشنگتن است: اگر سعودی ها این کار را انجام دهند، انتظار تقویت بزرگی برای جایگاه دیپلماتیک خود خواهند داشت.

جو بایدن بیشتر دوران ریاست جمهوری خود را با نزاع با پادشاهی سپری کرده است. اکنون دولت او توبیخ‌های عمومی نادر (و موارد خصوصی بسیار شدیدتر) را در مورد طرح حقوقی نتانیاهو ارائه می‌کند. رئیس‌جمهوری که با اسرائیل و عربستان سعودی روابط سردی دارد، ممکن است تمایلی به ارائه مشوق‌های صلح به آنها نداشته باشد – و اگر این کار را نکند، ممکن است سعودی‌ها عجله‌ای برای پیوستن به توافق‌نامه ابراهیم نداشته باشند.

سپس فلسطینی ها هستند که آقای نتانیاهو ترجیح می دهد آنها را فراموش کند. ملک سلمان، حاکم اسمی عربستان، هنوز هم برای مصیبت آنها احساس می کند، اما قدرت را تا حد زیادی به پسرش محمد، ولیعهد، تفویض کرده است. سعودی‌های جوان‌تر نسبت به این موضوع همدردی کمتری دارند. با این حال، اگر اسرائیل بخش‌هایی از کرانه باختری اشغالی را ضمیمه کند یا گام‌های شدید مشابهی بردارد، بعید است که سعودی‌ها یک توافق دیپلماتیک امضا کنند.

جنگ های اسرائیل با همسایگان عرب خود مدت هاست که جامعه آن را متحد نگه داشته است. از سال 1967 که کرانه باختری و غزه را اشغال کرد، مسئله فلسطین موضوع تعیین کننده سیاست اسرائیل بوده است. اما از آنجایی که جهان عرب به تدریج حضور اسرائیل را پذیرفته و امیدها برای حل مناقشه با فلسطینی ها از بین رفته است، اختلافات داخلی بر سر هویت اسرائیل تشدید شده است. آقای نتانیاهو مدت‌هاست که از آنها استثمار کرده است، اما اکنون آنها اسرائیل را به تجزیه غیرقابل بازگشت تهدید می‌کنند. آقای نتانیاهو می خواهد صلح با سعودی ها میراث او باشد. در عوض او دموکراسی، رفاه و وحدت کشورش را به خطر می اندازد.