از راه آهن سریع السیر گرفته تا المپیک، چرا پروژه های بزرگ به خطا می روند؟

Lسایر کشورها پروژه های ساختمانی بزرگی دارند که به عنوان کلمه ای برای ناتوانی تبدیل می شوند. در آمریکا، پروژه بزرگراهی «بیگ دیگ» که سال‌ها مرکز بوستون را زیر و رو کرده بود، پنج برابر بیشتر از بودجه اولیه‌اش بود. استادیوم ساخته شده برای بازی های المپیک مونترال در سال 1976، پس از گران شدن هزینه ها، به طور بی عاطفه ای به عنوان “بیگ اوو” شناخته شد. بدهی های بازی ها تنها 30 سال بعد پرداخت شد. حتی آلمانی ها پروژه های بزرگ را اشتباه می گیرند. زمین در فرودگاه براندنبورگ در برلین در سال 2006 شکسته شد و اولین پروازها در سال 2020، ده سال دیرتر از زمان برنامه ریزی شده انجام شد.

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

شرمساری ناشی از بزرگترین پروژه ساختمانی بریتانیا قرار است سال ها ادامه یابد. طرحی برای ساخت راه آهن سریع السیر به نام HS2، پایین ستون فقرات انگلستان توسط دولت در سال 2012 تصویب شد. این ماه تایید دیگری در یک سری طولانی از تاخیر آمد. در حال حاضر اولین مسافران فقط در دهه 2030 سوار می شوند، البته اگر خوش شانس باشند. هزینه ها نسبت به برآورد اولیه دو برابر شده است. بخش هایی از مسیر قطع شده است. و قطارها به همان سرعتی که در ابتدا برنامه ریزی شده بود، حرکت نمی کنند.

پروژه های بزرگ مانند HS2 موضوع یک کتاب سرگرم‌کننده جدید به نام «چگونه کارهای بزرگ انجام می‌شوند» توسط بنت فلیوبیرگ، یک دانشگاهی در دانشگاه آکسفورد که در چنین چیزهایی متخصص است، و دن گاردنر، روزنامه‌نگار است. آقای Flyvbjerg گردآورنده پایگاه داده ای از بیش از 16000 پروژه است که داستانی ثابت از مهلت های از دست رفته و بودجه های از بین رفته را بیان می کند. بر اساس برآورد او، تنها 8.5 درصد از پروژه ها برآوردهای اولیه خود را در مورد هزینه و زمان برآورده می کنند، و 0.5 درصد از آنها به آنچه که در مورد هزینه، زمان و منافع در نظر گرفته اند، دست می یابند.

توصیه آقای فلیوبیرگ تضمینی برای موفقیت نیست: تیم او در ارزیابی خطرات مرتبط با HS2. اما تصویری که او و آقای گاردنر از اینکه چرا پروژه‌های بزرگ و کوچک به اشتباه می‌روند، قانع‌کننده است.

تخمین های بیش از حد خوش بینانه زمان و هزینه از هر دو سوگیری روانی و سیاسی ناشی می شود: تکیه بر شهود به جای داده ها، و مشکلی که آقای فلیوبیرگ و گاردنر آن را «تعریف نادرست استراتژیک» می نامند. این زمانی است که بودجه‌ها عمداً پایین می‌آیند تا کارها پیش برود، با این فرض که اگر سیاستمداران دقیق عمل کنند، هیچ چیز ساخته نمی‌شود. مغالطه کاهش هزینه، که به موجب آن مردم در توقف پروژه ها تردید می کنند، زیرا به نظر می رسد پول خرج شده به هدر رفته است، به این معنی است که وقتی کار در حال انجام است، به ندرت دوشاخه کشیده می شود.

برنامه ریزی اغلب با عجله انجام می شود. نویسندگان رویکرد روشمند پیکسار را برای توسعه و آزمایش فیلم ها با جزئیات زیاد قبل از شروع تولید تحسین می کنند. آنها همچنین داستان چگونگی کمک مدل های معماری دقیق فرانک گری به تضمین موفقیت موزه گوگنهایم در بیلبائو را بیان می کنند. با به حداقل رساندن پنجره زمانی که پروژه واقعاً در حال اجرا است، برنامه ریزی دقیق احتمال وقوع حوادث غیرمنتظره را کاهش می دهد. مردم در حال دویدن HS2 به نظر می رسد مخالف است. در تئوری، تاخیرهای اخیر دولت بریتانیا را قادر می سازد که هر سال پول کمتری خرج کند. در عمل آنها فقط خطر اشتباه کردن چیزهای بیشتری را افزایش می دهند.

پروژه های سفارشی بزرگ به خصوص به احتمال زیاد با مشکل مواجه می شوند. هرچه بتوان یک پروژه را به فرآیندهای قابل تکرار تفکیک کرد، چشم انداز آن بهتر است. پایگاه داده آقای Flyvbjerg نشان می دهد که تاسیسات انرژی خورشیدی و بادی بیشترین شانس را دارند که اشتباه نکنند، تا حدی به این دلیل که اجزای استاندارد را می توان در آرایه ها و توربین ها به هم متصل کرد. در انتهای دیگر مقیاس ریسک، تلاش‌های غول‌پیکری مانند نیروگاه‌های هسته‌ای و بازی‌های المپیک قرار دارند.

کاهش خطرات ذاتی پروژه های سفارشی بزرگ امکان پذیر است. برخی فکر می کنند آینده انرژی هسته ای در راکتورهای مدولار نهفته است. پاریس، شهری که میزبان المپیک تابستانی سال آینده است، از امکانات موجود برای اکثر اماکن ورزشی استفاده می کند. طراحی‌های استاندارد و فرآیندهای تولید برای همه چیز، از ریل قطار گرفته تا راه‌راه‌ها، به چین در ساخت بزرگترین شبکه ریلی پرسرعت جهان در کمتر از یک دهه در آغاز قرن جاری کمک کرد.

پروژه ها به دلایل خاص و همچنین دلایل عمومی با مشکلاتی مواجه می شوند: به عنوان مثال، باتلاق قوانین برنامه ریزی بریتانیا چیزی نیست که چین مجبور به نگرانی در مورد آن باشد. و زمان بندی، بررسی دقیق و اهداف پروژه های بزرگ زیرساخت عمومی با طرح های شرکتی متفاوت است. اما در اینجا درس هایی برای مدیران از همه رشته ها وجود دارد. اگر برنامه ریزی دقیقی داشته باشید و در صورت امکان استانداردسازی کنید، احتمال کمتری وجود دارد که خود را در یک چاله حفر کنید.

از بارتلبی، ستون نویس ما در مورد مدیریت و کار بیشتر بخوانید:
دلداری های کوچک ناراحتی های اداری (9 مارس)
موارد استفاده و سوء استفاده از هیپ (2 مارس)
شایستگی غیرقابل نمایش، معایب و فوایدی نیز به همراه دارد (23 فوریه)

همچنین: چگونه ستون بارتلبی نام خود را گرفت