آنچه غرب در مورد صلح در سودان اشتباه می کند

تیاو جنگ در سودان باعث ایجاد آرامش، ترس و دژاوو در جوبا، پایتخت همسایه جنوبی آن شده است. به نظر می رسد سودان جنوبی که در سال 2011 از سودان جدا شد، تا حدودی از هرج و مرج دور شده است. ترس از آنجا که خشونت سودان ممکن است با این وجود از مرز بین این دو سرایت کند و درگیری هایی را که هنوز در جدیدترین کشور جهان ادامه دارد تشدید کند. و دژاوو، زیرا آنچه امروز در سودان اتفاق می‌افتد به نظر می‌رسد تکرار رویدادهای سودان جنوبی در سال‌های پس از استقلال آن است، زمانی که تلاش‌های خوش‌نیت غرب برای برقراری صلح و دولت‌سازی به جنگ و هرج و مرج ختم شد.

به این داستان گوش کن
از صدا و پادکست بیشتر لذت ببرید iOS یا اندروید.

مرورگر شما پشتیبانی نمی کند

علل پیچیده جنگ در دو سودان به دهه‌ها، اگر نگوییم به قرن‌ها قبل برمی‌گردد. مردانی که قصابی هموطنان خود را انتخاب می کنند مستقیماً مسئول هستند. با این حال، از زمانی که دو ارتش رقیب در 15 آوریل بر سر خارطوم، پایتخت سودان وارد جنگ شدند، سونامی انتقاد از دیپلماسی غرب و دولت‌های منطقه در تلاش ناموفق آنها برای جلوگیری از درگیری وجود داشته است. بسیاری از آنها خودسرزنشی بوده است و دیپلمات‌ها و مقامات سابق در مورد اشتباهات و اینکه آیا می‌توانستند کارها را متفاوت انجام دهند، عذاب می‌کشند. اما این احساس وجود دارد که خود مدل «حل تعارض» که به طور گسترده در چنین مواردی به کار می رود، ناقص است. اگر به این اشتباهات رسیدگی نشود، آخرین تلاش‌ها برای خاموش کردن سلاح‌ها در سودان، که از 6 مه در عربستان سعودی آغاز شد، محکوم به شکست است.

در مرکز صلح در سودان، تلاشی برای به اشتراک گذاشتن قدرت دو نیروی نظامی پس از کودتای آنها در آوریل 2019 بود. این امر با تظاهرات خیابانی مستمر انجام شد که منجر به سرنگونی عمر البشیر شد که به عنوان یک دیکتاتور سودان را اداره می کرد. از سال 1989. اما این یک انقلاب نیمه تمام بود. با دیدن آقای بشیر که در شرف سقوط بود، نیروهای مسلحش او را بیرون کردند و قدرت را برای خود گرفتند.

این کودتا توسط ژنرال عبدالفتاح البرهان، رئیس نیروهای مسلح سودان رهبری شد.SAFو محمد حمدان داگالو (معروف به همدی)، که رهبری یک گروه شبه‌نظامی به نام نیروهای پشتیبانی سریع را بر عهده داشت.RSF). برای شکستن اراده تظاهرکنندگان، نیروهای امنیتی بیش از 100 نفر را در ژوئن 2019 قتل عام کردند. اندکی پس از آن، دیپلمات ها به امید جلوگیری از خونریزی بیشتر، قراردادی را برای تقسیم قدرت تنظیم کردند. ظاهراً برای گذار “به رهبری غیرنظامیان” به دموکراسی بود، اما در واقع تمام قدرت هنوز در اختیار ارتش بود و RSF.

استراتژی تمرکز بر مردان اسلحه دار، اگر هم مصلحت باشد، به خوبی معنا داشت. بدون هیچ رهبری روشنی در میان دسته گل «کمیته های مقاومت» که در خارطوم شکوفا شده بود، تشخیص اینکه کدام غیرنظامیان را باید در گفتگوها شرکت داد آسان نبود. این دشواری با فرهنگ ریسک‌گریزی تشدید شد که دیپلمات‌ها را در اتاق‌های کنفرانس و مهمانی‌های کوکتل نگه می‌دارد تا در خیابان‌ها. یک دیپلمات آمریکایی در سال 2019 در پاسخ به این سوال که آیا با معترضان آمیخته شده است، گفت: «البته که نه. “ما اجازه نخواهیم داشت.” شاید بزرگترین عیب این بود که این توافق بر اساس این ایده بود که ژنرال برهان و آقای داگالو زمانی که به مذاکره کنندگان گفتند که قدرت را به غیرنظامیان واگذار خواهند کرد، می توان اعتماد کرد.

نمی توانستند باشند. هر دو تلاش‌ها برای اصلاح اقتصاد دزدسالار سودان توسط عبدالله حمدوک، اقتصاددانی که به عنوان نخست‌وزیر تکنوکرات استخدام شده بود را مسدود کردند. در اکتبر 2021، پنج ساعت پس از اینکه به جفری فلتمن، که در آن زمان فرستاده آمریکا در شاخ آفریقا بود، گفتند که از یک قرارداد بازنویسی شده دیگر که تحویل قدرت را بیشتر به تعویق می‌اندازد، خوشحال هستند، ژنرال برهان و داگالو آقای حمدوک را برکنار کردند. یک کودتا در آوریل امسال آنها وعده های مشابهی را به دیپلمات ها دادند اما چند روز بعد به جای آن با یکدیگر وارد جنگ شدند.

صلح طلبان استرس دارند

“[The] آقای فلتمن اخیراً خاطرنشان کرد که جامعه بین‌المللی تنها رویکرد واقع‌بینانه را اتخاذ کرد: برخورد با جنگ سالاران. ما خود را عملگرا می دانستیم. Hindsight پیشنهاد می کند که امیال اندیشی توصیف دقیق تری باشد.

پشت این ساده لوحی، فرضیات نادرستی در مورد مشوق های ژنرال برهان و آقای داگالو نهفته بود. سودان، مانند بسیاری از کشورهای شکننده، می تواند به عنوان یک بازار سیاسی در نظر گرفته شود که ارز اصلی آن خشونت است. را SAF و RSF یک دیپلمات سابق غربی می‌گوید: «دو راکت محافظ در تلاش بودند تا بازار را به هم بریزند». کودتا در سال 2021 ناشی از ترس در ارتش مبنی بر اینکه تلاش ها برای سرکوب منافع اقتصادی ارتش در حال افزایش است – و به طور همزمان، به دلیل نگرانی از اینکه آقای داگالو از هرگونه فروش آتش سوزی دارایی های شبکه های گسترده ارتش سود می برد، ایجاد شد. دیپلمات می گوید.

کامرون هادسون، یک دیپلمات سابق آمریکایی، خاطرنشان می کند که در مذاکرات، به راحتی می توان توهم زد که «دیگر بازیگران به گونه ای بازی می کنند که شما با آن بازی می کنید». فرستادگان مشوق هایی مانند هزینه های کمک برای آموزش در ازای اصلاحات سیاسی یا ضد فساد را که دو رهبر نظامی آن را تهدیدی مستقیم می دانستند، به کار گرفتند. آقای هادسون می گوید: «شما راهی برای بیکاری به آنها پیشنهاد می کنید.

به نظر می رسد که آخرین درگیری ها با گفتگوهایی با هدف ادغام این دو آغاز شده است RSF به درون SAF. الکس دی وال از دانشکده اقتصاد لندن استدلال می‌کند که دیپلمات‌ها با فشار دادن این دو برای تقسیم قدرت، «منطق حاصل جمع صفر» را ایجاد کردند که «فرمولی برای انفجار» بود. کلیوناد رالی از پروژه داده‌های مکان و رویداد درگیری‌های مسلحانه می‌افزاید: «خشونت تجزیه سیستم نیست، بلکه بخشی از یک توالی طبیعی است.ACLED).

تحقیقات او نشان می‌دهد که چگونه در سراسر آفریقا، تعداد شبه‌نظامیان و خشونت‌هایی که آنها مرتکب می‌شوند، افزایش یافته است. این روند به دلیل انگیزه‌های ذاتی دموکراسی‌های شکننده یا «انتقالی» است، جایی که بزرگ‌ها از خشونت برای چانه‌زنی برای قدرت استفاده می‌کنند که سپس در معاملات صلح رسمی می‌شود. بر سر این مذاکرات صلح، نه آنقدر تفنگ چخوف که کلاشینکف چخوف است.

اشتباهات مشابهی در سودان جنوبی (گاهی اوقات توسط همین افراد) انجام شد. در قلب دولت جدید در سودان جنوبی توافقی برای تقسیم قدرت بین سالوا کییر، رئیس‌جمهور و ریک ماچار، معاون اول رئیس‌جمهور وجود داشت و هنوز هم هست. در سال 2013 این دو کشور جوان خود را به جنگ داخلی بازگرداندند که به قیمت جان 400000 نفر تمام شد. اگرچه به طور اسمی در سال 2018 پایان یافت، خشونت محلی همچنان ادامه دارد. در آوریل a سازمان ملل متحد گزارش، سیاستمداران برجسته مختلف را به مسئولیت قتل، تجاوز جنسی و بردگی جنسی متهم کرد. ریزیک زکریا حسن، یکی از متحدان کابینه آقای کییر، استدلال می کند: «کشور صلح آمیز است. “یا حداقل 90٪ آن است.”

قدرتمندان آنجا از زمان استقلال در سال 2011، علیرغم وعده های مکرر برای انجام این کار، انتخابات عمومی برگزار نکرده اند. یک هیئت دیپلماتیک تضعیف شده در جوبا امید چندانی به برگزاری رای گیری تا پایان سال آینده ندارد.

سودان جنوبی هرگز سوئد نمی شد. پیتر آجاک، یکی از دانشگاهیان سودان جنوبی، استدلال می کند که پیامدهای ناخواسته ترویج “ثبات” به کشور آسیب رسانده است. وقتی نخبگان تنها از طریق خشونت و فساد در قدرت بمانند، ثبات واقعی وجود نخواهد داشت.» آقای ماچار، یکی از پنج معاون رئیس جمهور، محصول سیستمی است که به جنگ سالاری با قدرت پاداش می دهد. یک دیپلمات غربی می گوید: «ما سریعاً سیاستمداران را مقصر می دانیم. اما ما باید زمان بیشتری را صرف نگاه کردن در آینه کنیم.

به دور از مجتمع های پر از امدادگران با درآمد خوب در جوبا، زندگی اغلب خطرناک و فلاکت بار است. در اوتالو، در شرق سودان جنوبی، کودکان به صورت پراکنده توسط یک قبیله رقیب ربوده می شوند. هیچ معلمی با حقوق در مدرسه محلی وجود ندارد. تنها کاری که «کلینیک» می تواند انجام دهد این است که کیسه های غذایی اهدایی را به نوزادان گرسنه اهدا کند. سیل سال گذشته بیشتر محصولات زراعی و احشام را از بین برد. اوجوک لرو، یکی از رهبران جامعه، می گوید که “از استقلال بسیار ناامید شده است”. او می‌گوید که علت اصلی «تجارت سیاسی است… ابتدا شورش می‌کنید، سپس توسط دولت پاداش می‌گیرید».

سودان جنوبی نیز مانند سودان، متعلق به دو مرد بزرگ است. در ماه مارس، در آخرین پیچ از درام طولانی مدت خود، آقای کییر وزیر دفاع خود را که از قضا همسر آقای ماچار است، برکنار کرد. وانی، یک دانشجو در جوبا، توضیح می دهد که “ما با رهبران خود مشکل داریم: هر دو شغلی می خواهند که قابل تقسیم نیست.” او خودش آرزوی حرفه سیاسی دارد. او می‌گوید: «شما بیایید، هر چه می‌توانید بخورید، بردارید، سپس بروید. “به همین دلیل است که همه می خواهند رئیس جمهور شوند، حتی من.”

اکنون درک دیرهنگامی وجود دارد که در هر دو کشور بیگانگان به اندازه کافی برای تقویت قدرت نهادهای غیرنظامی تلاش نکرده اند. امجد فرید، یکی از مقامات سابق دولت انتقالی سودان، استدلال می‌کند: «ما بارها در آفریقا دیده‌ایم که شما نمی‌توانید با کنار گذاشتن جامعه مدنی و ملایمت با ژنرال‌ها به ایجاد دموکراسی کمک کنید. همچنین آمریکا تحت دولت ترامپ با تمسخر کردن آقای حمدوک برای امضای یک توافق صلح با اسرائیل که هزینه‌ای برای سرمایه سیاسی‌اش و وقت ارزشمندش تمام می‌شود، کمکی نکرد. یکی دیگر از اشتباهات مهلک، عدم حمایت مالی کافی از آقای حمدوک بود – مانند بانک جهانی و صندوق بین المللی پول-به اندازه کافی زود دیپلمات سابق می گوید: «اگر به موقع به مردم غذا نرسانید، آنها می میرند. اگر به موقع به دولت‌های غیرنظامی پول نرسانید، سیاست می‌میرد.»

برخی از تحلیلگران از این هم فراتر می روند و استدلال می کنند که خود روند مماشات با گروه های مسلح می تواند جریان طبیعی سیاست را مسدود کند. در کتاب «وقتی صلح سیاست را می کشد»، کتابی از شارث سرینیواسان، بر اساس تحقیقات دانشگاه کمبریج در سودان، او استدلال می کند که برقراری صلح که توسط دیپلمات های غربی ترویج می شود، نوعی جنبش های سیاسی از پایین به بالا را که آقای بشیر را در سال 2019 سرنگون کردند، خنثی می کند. تالارهایی که در آن غنائم بین افراد دارای تفنگ و چتربازی در تکنوکرات هایی مانند آقای حمدوک تقسیم می شود، سیاستمدارانی را با حوزه های انتخاباتی واقعی که باید پشت میز حضور داشته باشند، به حاشیه راند.

آقای آژاک، اقتصاددان سودان جنوبی، می افزاید که آمریکا باید از از بین بردن چیزی که باید بزرگترین مزیت آن در عصر رقابت ژئوپلیتیکی باشد، محتاط باشد. آمریکا باید الگویی برای دموکراسی های مشتاق باشد. اما اگر به عنوان حمایت از جنگ سالاران در کشورهای شکننده تلقی شود، “چگونه می خواهید با چین رقابت کنید؟” او می پرسد. تنها تفاوت بین این دو این است که وقتی آفریقایی‌ها با آمریکایی‌ها معامله می‌کنند، به جای کیسه‌های پول، با وعده‌های توخالی برمی‌گردند.»