بارتلبی – آنچه نیروهای مسلح می توانند تجارت را بیاموزند | کسب و کار

دبلیوHEN CAPTAIN گرت تنانت در سال 2010 در خلیج عدن در حال گشت زنی با نیروی دریایی سلطنتی بود ، تیم او برخی از دزدان دریایی سومالی را با دو اسکیف رهگیری کرد. سلاح های دزدان دریایی توقیف شد و تفنگداران دریایی منتظر ترخیص شدند تا زندانیان خود را آزاد کنند. برنامه این بود که چاههای Ne-do-do را به آبهای سومالی بکشاند. اما دزدان دریایی نیت نیروها را نادرست می خوانند و فکر می کنند که آنها در دریا رها می شوند. چند نفر به داخل آب پریدند و بقیه به تیم آقای تنانت حمله کردند.

برای مدت کوتاهی ، هرج و مرج ایجاد شد. آقای تنانت قادر به دستور دادن نبود. اما تیم او به هر حال عمل کرد. یک قایق سومالیایی را که به آب پریده بودند نجات داد. دیگری در کنار هم حاضر شد تا در پایان دادن به جنگ پشتیبانی کند.

آقای تنانت استدلال می کند تیم او چنین رفتاری را انجام داده است ، زیرا آنها عادت به کار با یکدیگر داشتند و آنچه را که ممکن است اشتباه پیش بیاید جنگ کرده اند. در مقابل ، دزدان دریایی از ترس ، استرس و خستگی رنج می بردند و طبق غریزه روده عمل می کردند. آقای تنانت می گوید: “اگر از قبل مراحل تصمیم گیری را طی نکرده باشید ، غریزه روده شروع به کار می کند.”

اکنون آقای تنانت به زندگی غیرنظامی بازگشته است و به عنوان مشاور باشگاه مشاوران آینده فعالیت می کند. و او معتقد است که عادات آموخته شده در Royal Marines می تواند برای زندگی تجاری مفید باشد.

با توجه به سابقه طولانی اشتباهات در جنگ (مانند حوادث آتش سوزی دوستانه) ، به نظر می رسد عجیب است که برای کسب راهنمایی در مورد کارایی به نیروهای مسلح مراجعه کنید. این یک شوخی قدیمی است که “اطلاعات نظامی” اکسی مورون است. اما بسیاری از شرکتهای بزرگ در فلسفه استراتژیست هایی مانند سون تزو و کارل فون کلاوزویتس به دنبال خرد هستند. و از مهارتهای نظامی در موارد اضطراری توسط دولت انگلیس برای کمک به ساخت “بیمارستانهای بلبل” ​​در اوایل همه گیری کووید -19 استفاده شد ، درست همانطور که از نیروهای مسلح برای مقابله با ابولا در غرب آفریقا در سال 2014 استفاده شده بود.

سربازان به طور منظم باید با چهار نیروی دوبله شده کنار بیایند VUCA (نوسان ، عدم اطمینان ، پیچیدگی و ابهام). به طور خاص ، آقای تنانت به مفهوم فرماندهی مأموریت استناد می کند که در طول جنگ های ناپلئون ایجاد شده است. ارتش ها دریافتند که با رسیدن پیام ها به جبهه ، اوضاع نظامی تغییر کرده است. درس این بود که آنچه ارتش قبل از نبرد به دست می آورد تأسیس کند و به فرماندهان ارشد اجازه دهد از ابتکار عمل خود استفاده کرده و تصمیمات را بر طبق شرایط بگیرند.

وی ادعا می کند که ساختار فرماندهی ایده آل یک سلسله مراتب سخت نیست ، بلکه یک حوزه است ، جایی که هسته اصلی فرهنگ را تنظیم می کند و قسمتهای سازمان در حاشیه آزاد هستند تا در برابر حوادث خارج از آنها واکنش نشان دهند. در واقع ، تقابل بین فرمان متمرکز و اجرای غیرمتمرکز است.

این قرن درگیر دو واقعه بزرگ شده است: بحران مالی 2007-09 و اکنون همه گیر. اینها اهمیت فوق العاده انعطاف پذیری – و آمادگی را نشان می دهد. او می گوید ، سازمان هایی که به بهترین وجه با بیماری همه گیر دست و پنجه نرم می کنند ، سازمان هایی هستند که از قبل برای موارد غیر منتظره آماده شده بودند. آقای Tenant معتقد است که درس اصلی داشتن منابع ضد عفونی کننده دست و ورق های پلاستیکی نبود بلکه دانستن چگونگی مدیریت تغییرات گسترده در جامعه و تغییر در زنجیره های تأمین بود. همچنین نیاز به آموزش برای نوع موقعیت هایی است که مدیران ممکن است با آن روبرو شوند.

آقای تنانت استدلال می کند که در سال های اخیر شرکت ها بیش از حد با تجزیه و تحلیل های پیش بینی شده ، سعی در پیش بینی دقیق در مورد جهت بازارها دارند. در عوض ، آنها باید درگیر بازی های جنگی شوند ، جایی که می توانند ایده هایی را که مرزهای ممکن را از بین می برد بحث کنند. وی با تکرار استراتژیست مشهور آمریکایی (و وزیر دفاع سابق) ، دونالد رامسفلد ، گفت: “هرچه بیشتر درباره فرضیات فکر کنیم ، فضای کمتری برای موارد ناشناخته وجود دارد.” مدیران شرکتها تجارت خود را به خوبی می دانند. اما وقتی محیط تغییر می کند ، تجربه کمتر است. پاسخ این است که در یک چرخه بازخورد ازمون استفاده کنید و روند کار را تنظیم کنید.

وقتی بحرانی اتفاق می افتد ، روسا تمایل به محکم نگه داشتن و کنترل خود را نشان می دهند. آقای تنانت فکر می کند اما این از دست دادن مزایای تنوع سازمان است. شرکت ها برای سازگاری و پاسخگویی به افرادی که در اواخر تجارت هستند نیاز دارند. مدیران ارشد باید از قدرت چشم پوشی کرده و به خردسالان اجازه تصمیم گیری دهند. در یک بحران ، شرکت هایی که در ایجاد رهبران در پایین ترین رده های سازمان سرمایه گذاری کرده اند ، احتمال پیشرفت بیشتری دارند. در تجارت ، همانطور که درگیری است ، این ژنرال ها نیستند که بار جنگ را بر دوش می کشند. این نیروها هستند.

این مقاله در بخش کسب و کار چاپ چاپ شده تحت عنوان “روحیه مبارزه”

از این محتوا استفاده مجدد کنیدپروژه اعتماد