تیساعت او تازه ساعت 6 عصر زده بود که دنیا لرزید. از میدان ساسین ، یک مایلی (1.6 کیلومتری) انفجار ، به نظر می رسید یک بمب اتومبیل یا یک انفجار گاز – یک فاجعه ، اما یک فاجعه محلی است. فقط در رانندگی به سمت مدیترانه مقیاس ویرانی مشخص شد. خیابان ها با شیشه های شکسته که از ساختمان های آسیب دیده باران می بارید ، پتو بود. در یک تقاطع شلوغ سه زن در مدیان نشسته بودند و تکه هایی از پارچه را به سرهای خون آلود گرفته بودند. بیروت حمله به حواس بود: ترد شدن شیشه زیر لاستیک ها ، ناله آژیرها ، بوی تند دود.
انفجار در بندر بیروت در 4 آگوست بسیار عظیم بود. ساکنان قبرس آن را در فاصله 150 مایلی (240 کیلومتری) احساس کردند. ناظران لرزه نگاری در اردن آن را به عنوان معادل یک زمین لرزه جزئی ثبت کردند. موج شوک بسیاری از مرکز شهر بیروت را ویران کرد. تا عصر روز بعد ، تعداد کشته ها 135 نفر بود ، مطمئناً با نجات مأموران نجات از بین آوارها ، این تعداد افزایش خواهد یافت. 5000 نفر دیگر زخمی شدند. هزینه مالی در کشوری که توانایی پرداخت مالی را ندارد ، میلیاردها میلیارد دلار خواهد داشت.
به نظر می رسد علت آن سهل انگاری است ، درجه ای گیج کننده از آن ، حتی با توجه به استانداردهای نازل دولت لبنان. در سال 2013 لبنان محموله ای از نیترات آمونیوم را که در کود و مواد منفجره برای استخراج و معدن استفاده می شد ، از این کشور کشف و ضبط کرد. MV Rhosus، یک کشتی متعلق به روسیه که از دریای جورجیا به موزامبیک دریاها را دور می زند. این مواد شیمیایی ، که 2750 تن آنها بود ، در انباری در بندر ذخیره شد. (بمب افکن های شهر اوکلاهما در سال 1995 فقط دو تن از این مواد را برای کشتن 168 نفر استفاده کردند.) برخی از مقامات در مورد خطر نگه داشتن یک بمب غول پیکر در کنار یک مرکز جمعیت هشدار دادند. از التماسات آنها چشم پوشی شد.
هنوز مشخص نیست که چه چیزی باعث احتراق ذخایر شده است. رسانه های محلی احتمال می دهند که کارگران در نزدیکی جوشکاری می کردند. علت آن هرچه باشد ، یک گلوله آتشین برجسته و یک موج شوک به نیمه نصف بیروت زد. یک دود بیمارگونه از دودهای مایل به قرمز تا شب در شهر موج می زد. دانشمندان در مصاحبه با تلویزیون به ساکنان هشدار دادند که بخاطر بخارات سمی که با اسید نیتریک پوشانده شده است پنجره های خود را ببندند و ماسک بزنند.
بخشهای مراقبتهای ویژه کشور به دلیل جهش اخیر در موارد covid-19 ، از قبل ظرفیت کافی نداشتند. هیچ یک برای هجوم هزاران مورد فوری در یک شب آماده نبود. در بیمارستان سنت جورج ، یک کیلومتری بندر ، خسارت وارده به حدی بود که پزشکان مجبور به متوقف کردن عمل جراحی و تخلیه ساختمان شدند. چهار پرستار در اثر انفجار کشته شدند و 15 بیمار در دستگاه تنفس با خاموش شدن دستگاههایشان جان خود را از دست دادند. سایر بیماران ، روپوش بیمارستان خود پوشیده اند ، برخی با چهارم خطوطی که هنوز به بازوهایشان متصل بودند ، در حالی که خونریزی می کردند و در پارکینگ آن طرف خیابان مات و مبهوت مانده بودند. “آخرالزمانی است. هیچ کلمه دیگری برای آن وجود ندارد ، ”یک جراح مغز و اعصاب در بیمارستان گفت.
در یک آپارتمان در مجاورت پله ها خونی از خون باقی مانده بود که ساکنان در حال فرار از آپارتمان های ویران شده خود بودند. داخل آن درها را از لولایشان منفجر کردند. مبلمان پرواز کردند. تخمین زده می شود 300000 نفر ، تقریباً 5٪ از جمعیت کشور ، در اثر انفجار بی خانمان مانده باشند. برخی از آنها در نزد خانواده یا دوستان خود پناه گرفته اند. دیگران جایی برای رفتن نداشتند. آنها شیشه های شکسته مبلمان خود را جارو کردند و شب را در آپارتمان های بدون پنجره و در و برق رختخواب کردند. صبح روز بعد شهر بهتر به نظر نمی رسید. کارگران با جارو شیشه را جارو می کردند تا جایی که شیشه زباله دان سرریز کرد و روی انبوهی روی حاشیه قرار گرفت. عابران پیاده هنگام راه رفتن عصبی به بالا نگاه می کردند ، مبادا ریزش آوار بر روی سر آنها قرار گیرد.
جبران خسارت وارده در موارد خوب یک سفارش بلند است. اوقات خوبی در لبنان نیست. اقتصاد از ماه اکتبر تاکنون فروپاشیده است. واحد پولی آن ، برای دهه ها با قیمت 1500 دلار بسته شده بود. اما این کشور برای نگهداری میخ و تأمین مالی کسری تجاری خمیازه خود دلار کم کرده است. این دیگر نمی تواند یک طرح پونزی چند ساله را که بانک مرکزی (Banque du Liban یا بدل) دلار را از بانک های تجاری در ازای پرداخت سود بالاتر از بازار وام بگیرید. این پوند اکنون در بازار سیاه با بیش از 8000 معامله معامله می شود که 80 درصد کاهش نسبت به نرخ رسمی است. دولت برای اولین بار در تاریخ در ماه مارس بدهی های خود را نکول کرد.
برای بیشتر لبنانی ها زندگی به یک جانشینی به ظاهر بی پایان از بحران ها تبدیل شده است. قیمت های مصرف کننده سالانه 90 درصد و برای مواد غذایی 246 درصد افزایش می یابد. یک ظرف 500 گرمی نسکافه می تواند 10 درصد از حداقل دستمزد ماهانه را بپردازد. یک کیلو گوشت گاو 15٪ است. ارتش برای کاهش هزینه ها از ارائه گوشت به سربازان دست کشید. در 30 ژوئن دولت قیمت نان را با یک سوم افزایش داد ، این اولین افزایش در یک دهه گذشته است. نیمی از کشور اکنون زیر خط فقر زندگی می کند و ممکن است تا پایان سال سه چهارم به کمک نیاز داشته باشند.
کمبود سوخت منجر به خاموشی قابل تابش در نیمه تابستان شده است: قطع برق در بیروت ، به طور معمول سه ساعت در روز ، تا 20 ساعت در ژوئیه افزایش یافته است. دیزل ژنراتورهای پشتیبان تمام شده و یا با استفاده بیش از حد از بین رفتند و بسیاری از لبنانی ها را در آپارتمان های گرم و تاریک رها کردند. اگرو ، انحصار مخابرات دولتی ، در مورد قطع اینترنت در صورت عدم تأمین زیرساخت های خود هشدار داده است. بیمارستان اصلی دولتی که به بیماران covid-19 معالجه می کرد مجبور شد بخشها را خاموش کند و کولرهای گازی را به دلیل خاموشی ها خاموش کند. جنایات کوچک در حال افزایش بود ، حتی قبل از انفجار که هزاران آپارتمان را برای متجاوزان باز نگه داشت. یک مرد با تهدید اسلحه داروخانه ای را نگه داشت – برای پوشک ها. یکی دیگر از عابر پیاده را سرقت کرد ، سپس برای عذرخواهی برگشت و گفت که برای تأمین غذا به خانواده اش به پول نقد نیاز دارد.
قرار بود دولتی که در ژانویه نصب شد ، یک دولت تکنوکراتیک باشد که بتواند بحران اقتصادی را حل کند. تقریباً هیچ نتیجه ای نداشته است. بعد از پیش فرض از صندوق بین المللی پول برای توافق مالی به ارزش 10 میلیارد دلار. چندین ماه و 20 جلسه بعد هیچ پیشرفتی در رسیدن به توافق حاصل نشده است – زیرا لبنان هنوز در حال مذاکره با خودش است.
کابینه و مجلس در مورد میزان خسارات بخش مالی با هم اختلاف دارند. در یک طرح اقتصادی که در ماه آوریل منتشر شد ، دولت ضرر خالص 154 تریلیون پوند را بین این تخمین زد بدل و بانک های تجاری (این طرح با خوش بینی نرخ 3500 پوند به دلار را پیش بینی می کند.) این نقطه آغاز مذاکرات با صندوق بین المللی پول. اما بانکداران کشور از طرح دولت که با پاکسازی سهامداران و بزرگترین سپرده گذاران ترازنامه ها را تمیز می کند ، عصبانی هستند. آنها حساب خود را منتشر کردند که ضرر و زیان آن را کمتر از نیمی از رقم رسمی تخمین می زنند ، عمدتا به دلیل تخمین حتی غیر واقعی تر نرخ ارز آینده لبنان. هنری چائول ، مشاور مالی قبلی دولت ، می گوید: “این همان نوع جادوگری مالی است که ما را به این نابسامانی تبدیل کرده است.”
آقای چائول در ماه ژوئن در اعتراض به بن بست استعفا داد. صندوق بین المللی پول هنوز در حال گفتگو با کابینه است: آنها جلسه ای در 10 ژوئیه با موضوع بخش برق برگزار کردند. اما این صندوق هشدار داده است كه فقط در صورت توافق لبنان در یك مجموعه از اعداد ، یا اگر كابینه به عنوان حسن نیت اصلاحات قابل توجهی انجام دهد ، مذاكرات می توانند پیشرفت كنند. هیچکدام اتفاق نیفتاده است. آلن بیفانی ، مدیرکل سابق وزارت دارایی ، که در اعتراض به این کار نیز کار خود را ترک کرد ، می گوید: “این جرم است.”
اکنون به این ویرانی های پایتخت لبنان اضافه کنید. خسارت فقط در بندر برای رفع صدها میلیون دلار هزینه دارد. از جمله ساختمانهای تخریب شده سیلوی اصلی دانه لبنان بود که کمتر از یک ماه گندم از این کشور تأمین شد. صاحبان خانه تعجب می کنند که چگونه پول نقد را برای خرید شیشه های جدید یا قاب پنجره های آلومینیومی پیدا می کنند. صاحبان مشاغل ، که به سختی سود خود را قبل از فاجعه به دست می آورند ، می گویند به جای بازسازی ، آن را ترک خواهند کرد. دولت متعهد شد که در پنج روز تحقیق کند ، و مقصر را پیدا کند – زمان کافی برای نامگذاری یک قلیون ، اما نه برای انجام یک تحقیق جدی.
خشم در خیابان ها ، استعفا نیز وجود دارد. لبنان در تاریخ معاصر خود بسیار دوام آورده است: جنگ داخلی از 1975 تا 1990 ، اشغال اسرائیل و سوریه ، جنگ ویرانگر با اسرائیل در سال 2006 و درگیری ها و حملات بی شمار دیگر. لبنانی ها به توانایی خود در انتخاب و بازسازی جامعه خود افتخار می کنند. این لحظه احساس دیگری دارد. مدل اقتصادی شکست خورده است. همچنین سیستم تقسیم قدرت که صلح بین ادیان کشور را پس از جنگ داخلی حفظ کرد. با غرق شدن کشور ، به نظر می رسد طبقه سیاسی فاضل آن فراموش شده است. خوشبختی در ماه اکتبر که صدها هزار لبنانی به خیابان ها آمدند و خواستار سرنگونی یک رژیم ریشه دار شدند ، از بین رفته است. اکنون افکار آنها بیشتر به مهاجرت تبدیل شده است. ■
این مقاله در بخش چاپ خاورمیانه و آفریقا تحت عنوان “شهر در ویرانه” منتشر شده است