اما توافق برای ایجاد روابط رسمی دیپلماتیک ، هرچند تاریخی است ، ممکن است شکل دیگری در منطقه ایجاد نکند
پر جنب و جوش بود و در عین حال به نوعی ضد اوضاع بود. دونالد ترامپ ، رئیس جمهور آمریکا ، در تاریخ 13 اوت – البته از طریق توییتر – اعلام کرد که اسرائیل و امارات متحده عربی (امارات متحده عربی) روابط دیپلماتیک کاملی برقرار می کنند. این اولین رابطه رسمی اسرائیل با یک کشور خلیج فارس و سومین رابطه با هر کشور عربی خواهد بود. در عوض ، اسرائیل از طرح الحاق بخشهایی از کرانه باختری اشغالی ، که نخست وزیر ، بنیامین نتانیاهو ، وعده داده بود در سه مبارزات انتخاباتی اخیر خود انجام دهد ، جلوگیری خواهد کرد. در بیانیه همراه توئیت رئیس جمهور آمده است: “این عادی سازی روابط و دیپلماسی صلح آمیز ، دو نفر از قابل اعتمادترین و توانمندترین شرکای منطقه ای آمریکا را گرد هم خواهد آورد.”
به نظر می رسید جاذبه لحظه رئیس جمهور از دست رفته است: ساعتی بعد او در مورد فوتبال دانشگاه توییت می زد. همتایان وی نتوانستند در مورد آنچه توافق كرده اند توافق كنند. محمد بن زاید ، ولیعهد ابوظبی و عملاً حاکم امارات ، با احتیاط گفت که این معامله صرفاً “یک نقشه راه” برای یک رابطه است. آقای نتانیاهو بیشتر متمایل بود: وی گفت که سفارتخانه ها و پروازهای مستقیم بین دو کشور انجام می شود.
زمان آن غافلگیر کننده بود ، اما جزئیات آن مشخص نیست – اما نتیجه آن مشخص نبود. اسرائیل سالها در پرورش روابط با کشورهای حاشیه خلیج فارس صرف کرده است. افسران و افسران ارتش از اطلاعات مشترکی برخوردارند. پادشاهان خلیج فارس کیت مراقبت ساخت اسرائیل را بهم چسباندند. برخی روابط دوجانبه نیز در ملا public عام انجام شده است: در سال 2018 میری ریگف ، وزیر فرهنگ و ورزش وقت ، از ابوظبی دیدار کرد تا تیم اسرائیلی را در مسابقات جودو شرکت کند. آقای نتانیاهو برای دیدار با سلطان قابوس فقید در سال 2018 برای بازدید عمومی از عمان دیدار کرد.
از نظر آقای ترامپ این اعلامیه یک پیروزی دیپلماتیک است – نه نوعی که انتخابات را تغییر دهد ، بلکه یک موفقیت در زمانی است که دولت او ، که تحت تأثیر covid-19 و اقتصاد ناگوار است ، تعداد کمی دیگری دارد. این یک افزایش موقت برای آقای نتانیاهو نیز خواهد بود ، که ممکن است به زودی برای چهارمین دوره انتخابات فینال کند تا قرارداد تقسیم قدرت با رقیب سابق خود ، بنی گانتز را منحل کند. توافق با امارات متحده عربی به او اجازه می دهد تا این س whetherال را که آیا می خواهد خاک را ضمیمه کند ، برای متحدان راست گرای او ، اما رویایی که باعث ایجاد سر و صداهای بین المللی زیادی شده است ، دور بیندازد.
همچنین این یک همکاری استراتژیک را تقویت خواهد کرد ، هرچند شاید همان چیزی نباشد که آقای ترامپ فکر می کند. آمریکا اسرائیل و امارات متحده عربی را رکن اصلی تلاش خود برای مهار ایران می داند. اما امارات متحده عربی از روشی که اسرائیل و همسایگان آن در خلیج فارس انجام می دهند نمی ترسند: شرکت های ایرانی در دبی تجارت می کنند و مسافران رفت و آمد می کنند. اماراتی ها بیشتر نگران اسلام سیاسی هستند. رقیب سرسخت آنها در منطقه ایران نیست بلکه ترکیه است که از اسلام گرایان منطقه پشتیبانی می کند و یک پادگان در قطر ، note noire از کشورهای حوزه خلیج فارس که با اخوان المسلمین دوست است. اسرائیل نیز نگرانی رهبران خلیج فارس درباره اسلام گرایی را تقسیم می کند.
تمایل امارات متحده عربی برای اجازه دادن به آقای ترامپ به عنوان ماما در روابط دیپلماتیک ممکن است منعکس کننده این عقیده باشد که او مدت زیادی برای دفتر خود نیست. امارات و سایر کشورهای حاشیه خلیج فارس رئیس جمهور را به عنوان شخصی پذیرفته اند که می تواند در خاورمیانه به آنها آزادی ببخشد و س pesالات مزاحم زیادی درباره حقوق بشر نپرسد. او این انتظارات را برآورده کرده است ، هرچند که متحد ثابت قدم آنها نبوده است: رهبران خلیج فارس در پاسخ به عدم پاسخ آمریکا به رشته حملات ایران در سال گذشته ، به ویژه حمله هواپیماهای بدون سرنشین و موشکی به تأسیسات نفتی عربستان ، متزلزل شدند. در سپتامبر.
حمایت آنها از رئیس جمهور برای دموکراتهای آمریکا هزینه آنها را به همراه داشته است. هنوز امارات متحده عربی در بازی واشنگتن تبحر دارد و آمادگی خود را برای تغییر قدرت سال آینده آغاز کرده است. تابستان گذشته این کشور بیشتر نیروهای خود را از یمن خارج کرد ، جایی که آنها چهار سال در کارزار سعودی علیه حوثی ها ، یک گروه شورشی شیعه که از ایران پشتیبانی می گیرد ، جنگیده بودند. امارات متحده عربی دلایل خاص خود را برای خروج داشت – جنگ در بن بست بود – اما این عقب نشینی آن را از درگیری ای که در واشنگتن به شدت غیر محبوب شده است فاصله داد. اکنون این کشور روابط خود را با کشوری برقرار کرده است که علی رغم استقبال نزدیک آقای نتانیاهو از آقای ترامپ ، هنوز هم پشتیبانی دو حزب را در آمریکا حفظ کرده و آن را برای دوره پس از ترامپ به خوبی موقعیت داده است.
فلسطینی ها که می گویند از قبل به آنها اطلاع داده نشده است ، مثل همیشه نادیده گرفته می شوند. هانان اشراوی ، یک مقام ارشد ، با عصبانیت در ولیعهد اماراتی توییت کرد و گفت: “ممکن است هرگز توسط” دوستان “خود فروخته نشوی. حاکمان خلیج فارس بعید به نظر می رسند. آنها هیچ مخالفتی را در خانه تحمل نمی کنند. برخی از اماراتی ها ، به ویژه جوانان ، هیچ دشمنی با اسرائیل و یا همدردی زیادی با فلسطینی ها ندارند ، نگرشی که در سرتاسر پادشاهی های خلیج فارس وجود دارد ، جایی که بسیاری حمایت رهبران فلسطین از حمله عراق به کویت را در 1990 به یاد می آورند.
وقتی مصر در سال 1978 با اسرائیل صلح کرد ، منطقه را دوباره سازماندهی کرد: بزرگترین تهدید نظامی برای اسرائیل خنثی شده بود. مصر ، قلب سیاسی و فرهنگی جهان عرب ، بخاطر قطع ناگهانی جنگ چند دهه ای علیه “موجودیت صهیونیست” منصرف شد. امارات هرگز بخشی از آن جنگ نبود. بعداً ، روابط آن با اسرائیل فقط از نظر پنهانی بود. و برای رسمیت بخشیدن به آنها امتیاز واقعی نمی خواست – فقط اسرائیل کاری را انجام نمی دهد که ممکن است به هر حال انجام ندهد. توافق بین اسرائیل و امارات به جای تغییر منطقه ، به سادگی نشان می دهد که منطقه قبلاً چگونه تغییر کرده است.