بارتلبی – چه اتفاقی می افتد که شرکت ها قدرت را از بین ببرند | کسب و کار

مهر اظهارنظر تصویری تیره و تار از آینده کار ترسیم کنید. اتوماسیون از تولید به خدمات گسترش می یابد و مشاغل یقه سفید با درآمد خوب را از بین می برد. نیروی کار به یک نخبه باریک تکنوکرات و انبوهی از مشاغل کم مهارت و ناامن در “پیش دبستانی” تقسیم خواهد شد.

اما به گفته گری همل و میشل زانینی ، دو مشاور مدیریت كه كتاب جدید آنها با عنوان “انسان سالاری” به همان اندازه خوش بینانه است كه عنوان آن نامعلوم است ، نیازی به این روش نیست. آنها جهانی را پیش بینی می کنند که در آن می توان مشاغل کم مهارت را افزایش داد – اگر فقط به کارمندان فرصت داده شود از ابتکار عمل خود استفاده کرده و نحوه کار خود را تغییر دهند. آنها می نویسند: “آنچه باعث می شود یک شغل کم مهارت باشد ، ماهیت کاری نیست که به آن احتیاج دارد یا مدارک مورد نیاز ، بلکه این است که آیا افرادی که وظیفه را انجام می دهند این فرصت را دارند که توانایی های خود را افزایش دهند و با مشکلات جدیدی مقابله کنند.”

این تنها در صورتی حاصل می شود که مدیران تمایلات متمرکز سازی خود را کاهش داده و قدرت را به واحدهای تجاری منفرد اختصاص دهند. تعداد کمی از شرکت های بزرگ – استثناهای قابل توجه تویوتا و نتفلیکس – این مسیر را دنبال کرده اند. نویسندگان دست بوروکراسی را انگشت می گذارند.

از سال 1983 تعداد مدیران و مدیران در نیروی کار آمریکایی بیش از دو برابر شده است ، در حالی که اشتغال در مشاغل دیگر تنها 44 درصد افزایش یافته است. یک مطالعه از مدیران منتشر شده در بررسی تجاری هاروارد دریافت که میانگین پاسخ دهندگان در سازمانی با شش لایه مدیریتی کار می کنند. در سازمانهای بزرگ ، هشت یا بیشتر است. کارمندان در این نظرسنجی به طور متوسط ​​27٪ از وقت خود را صرف کارهای اداری ، مانند نوشتن گزارش یا مستند کردن انطباق کردند.

نویسندگان می گویند ، نتیجه همه این اسناد و مدارک ، سازمانی شرکتی است که سازگاری را ترویج می دهد و کار را کسل می کند: “این سازمان افراد را به نقش های محدود تبدیل می کند ، رشد شخصی را متوقف می کند و به عنوان منابع صرف با انسان رفتار می کند.” آنها الگوی متفاوتی را پیش بینی می کنند.

همه کارمندان باید تشویق شوند تا مانند کسبه فکر کنند ، در تیم های کوچک با حساب سود و زیان خود (و مشوق های مناسب) سازماندهی شوند و به آنها اجازه آزمایش داده شود. واحدهای درون شرکتهای غیرمتمرکز باید بتوانند در مورد قیمت خدمات و محصولات ارائه شده توسط بقیه گروه مذاکره کنند.

کتاب پر از نمونه های عملی است. Buurtzorg ، ارائه دهنده خدمات بهداشتی در هلند ، به بیش از 1200 تیم خود سازماندهی تقسیم شده است. هر تیم وظیفه ای مانند یافتن مشتری و جذب نیرو را بر عهده دارد ، نه این که این وظایف را به عهده مدیران منطقه بگذارد. این اجازه می دهد تا سازمانی با 15000 کارمند دارای کارکنان مرکزی کمی بیش از 100 نفر باشد.

یکی دیگر از گروه های بسیار غیرمتمرکز Nucor ، یک شرکت فولادی آمریکایی است. اساساً این یک کنفدراسیون از 75 بخش است که تحقیق و توسعه ، فروش و بازاریابی خود را انجام می دهند. پاداش ها به تیم ها و نه به افراد پرداخت می شود. نتیجه این است که تیم ها ابتکار عمل را به دست می گیرند. یکی پیشنهادات خارجی را برای جایگزینی پوسته کوره رد کرد و خود آن را طراحی کرد و 90٪ از هزینه را پس انداز کرد. Morning Star ، بزرگترین و سودآورترین پردازنده گوجه فرنگی در آمریکا ، هیچ مدیر و عنوان شغلی ندارد. 500 “همکار” در تیم های گسترده 20 واحد تجاری کار می کنند. هر یک از کارکنان برای ارائه خدمات مورد نیاز خود با بقیه اعضای تیم قرارداد می بندد.

به گفته نویسندگان ، زیبایی این روش این است که کارکنان از رضایت و انگیزه بیشتری برخوردار هستند. این می تواند منجر به کاهش گردش کارکنان شود – و به طور بالقوه ، به سود بیشتر منجر شود. در سال 2018 ، 5/20 میلیون آمریکایی به عنوان مدیر یا سرپرست کار کردند و 4/6 میلیون نفر دیگر در پشتیبانی اداری فعالیت کردند. در مجموع ، آنها بیش از 3.2 تریلیون دلار غرامت یا تقریباً یک سوم لایحه دستمزد ملی را به خانه خود بردند. نویسندگان تخمین می زنند این لایحه را به نصف کاهش دهید و هزینه های انطباق را نیز به نصف کاهش دهید و شرکت های آمریکایی حدود 2.2 میلیارد دلار در سال صرفه جویی می کنند.

البته چنین پدیده ای برای برخی از مدیران خبر بدی خواهد بود. همچنین در کوتاه مدت می تواند مخل باشد. اما آقایان هامل و زانینی ممکن است چیزی باشند. افراد زیادی از شغل خود احساس نارضایتی می کنند. نظرسنجی گالوپ از کارمندان آمریکایی در سال 2019 نشان داد که کمتر از یک چهارم گفته اند که انتظار می رود در شغل خود نوآور باشند. فقط از هر پنج نفر یک نفر احساس می کند که نظراتشان در کار مهم است. خلاقیت آنها را آزاد کنید ، و بهره وری بهبود می یابد ، رضایت شغلی افزایش می یابد و کارگران در مشاغل ظاهرا “کم مهارت برای نشان دادن توانایی های خود آزاد خواهند بود. اگر اینگونه باشد ، بالاخره نیازی نیست که آینده کار غم انگیز باشد.

این مقاله در بخش بازرگانی چاپ چاپ شده تحت عنوان “کارگران را آزاد کنید”

از این محتوا استفاده مجدد کنیدپروژه اعتماد