تیاو خاطره می کند مدیران ارشد می توانند تمریناتی در جهت توجیه نفس پر افتخار یا به همان اندازه بد ، در فلسفه پردازی باشکوه درباره روندهای اجتماعی و سیاسی باشند. با این حال ، گاهی اوقات ، یک تیتان سازمانی کتابی می نویسد که هم خواندنی است و هم راهنمای عملی برای مدیرانی است که امیدوارند جای آنها را دنبال کنند. دیوید کوت ، سابق مدیر عامل از هانیول ، یک مجتمع صنعتی ، با “اکنون برنده شوید ، بعداً برنده شوید” تلاش بسیار خوبی انجام داده است.
درست است که آقای کوت گاهی اوقات به عنوان یک مارتینت روبرو می شود. وقتی تیمی نتوانست پیشنهادی برای کاهش هزینه ارائه دهد ، او به آنها دستور داد تا سایر جلسات را لغو کنند و تا زمان نتیجه گیری به صحبت ادامه دهند. و بزرگسالان او به وضوح بر روی انگشتان خود نگه داشته شدند. او همچنین بسیار مدیر عملی بود. وی می نویسد: “این ایده که شما به عنوان یک رهبر می توانید روی استراتژی تمرکز کنید و اجرای آن را به افراد بزرگ واگذار کنید ، مغالطه است”. اما رویکرد او نتیجه داد و کتاب راهنمای مفصلی برای کار دشوار مدیریت یک تجارت بزرگ است.
برای ذکر یک مثال کوچک ، بسیاری از مدیران در مورد تشویق تنوع بیشتر در نیروی کار صحبت می کنند ، اما کارهای زیادی انجام نمی شود. آقای کوت از مدیران ارشد خسته شد و اظهار داشت که نمی توانند نامزدهای مناسبی را در منطقه خود پیدا کنند. بنابراین او تیم خود را برای تجزیه و تحلیل آمار جمعیت در مکان هایی که کارخانه های او در آن قرار داشتند نشان می دهد که باید فرصت های زیادی برای استخدام کارگران از زمینه های مختلف وجود داشته باشد. تنوع به درستی بهبود یافته است.
هدف گسترده تر این نویسنده با زیرنویس وی نشان داده شده است: “چگونه شرکت ها می توانند در کوتاه مدت برنده شوند ، در حالی که برای بلند مدت سرمایه گذاری می کنند”. وی فکر می کند این ایده که رهبران شرکت چاره ای جز پذیرش کوتاه مدت در برابر فشار سرمایه گذاران ندارند “یکی از مخرب ترین باورهای موجود در تجارت امروز است”.
وقتی آقای کوت در فوریه 2002 مسئولیت هانیول را به عهده گرفت ، او می گوید این شرکت “یک قطار خراب شده و در آستانه شکست است”. نکته قابل توجه این که هیئت مدیره و رئیس عزل شده از وی هرگونه دسترسی به منابع مالی شرکت را تا ژوئیه 2002 که وی نیز رئیس شد ، رد کردند. آنچه وی سرانجام دریافت این بود که این گروه سودهای کوتاه مدت را از طریق شیوه های حسابداری تهاجمی دنبال کرده است. طی دهه گذشته ، به ازای هر دلار درآمد ، هانیول تنها 69 سنت پول نقد تولید کرد.
او رویکرد حسابداری را تغییر داد ، بیشتر تمرکز خود را بر سرمایه گذاری گذاشت و هدفش گسترش کار با ثابت نگه داشتن هزینه های ثابت بود. برخی از بزرگترین مشکلاتی که وی با آن روبرو بود میراث رژیم گذشته است. به عنوان مثال ، مدیران سابق شرکتی را به مبلغ 60 میلیون دلار فروخته بودند اما توافق کردند که در قبال ادعاهای آزبست برای همیشه ادعا کنند. در اوایل دهه 2000 ، بدهی آزبست 1 میلیارد دلار بود. او سعی کرد هرچه سریعتر با همه این ادعاهای حقوقی برخورد کند. او می نویسد: “احتمالاً برای سازمان شما ارزان تر خواهد بود كه مسائل میراث شما را حل كند تا یك دهه دیگر كه آسیب ها حتی بیشتر خواهد شد.”
وقتی صحبت از بهبود تجارت شد ، آقای Cote وقت زیادی را صرف تمرکز روی فرآیندهای هانیول کرد. در مجموع ، این تغییرات به عنوان سیستم عامل Honeywell شناخته می شدند و شامل مواردی مانند کاهش استفاده از مواد شیمیایی تمیز کننده سمی ، که باعث کاهش هزینه ها ، کاهش زمان تولید و بهبود ایمنی کارگران می شود. اصلاح یک تجارت کاری بی پایان است. وی می نویسد: “با گذشت زمان ، همه سیستم های سازمان یافته به سمت هرج و مرج پیش می روند.” “تا زمانی که بی وقفه دنبال تغییر نباشید ، سرانجام تلاش شما از بین می رود.”
با گذشت زمان ، همه اینها تغییراتی ایجاد کرد. این شرکت سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه را از 3.3 درصد فروش در سال 2003 به 5.5 درصد در سال 2016 افزایش داد و حاشیه عملیاتی آن از 8 درصد در سال 2003 به حدود 16 درصد در سال 2018 رسید. سرمایه گذاران تحت تأثیر قرار گرفتند. ارزش بازار هانیول از 20 میلیارد دلار هنگام تحویل گرفتن وی به 120 میلیارد دلار هنگام ترک در سال 2018 افزایش یافت ، با بازگشت به راحتی شکست س&پ نمایه 500
یکی مظنون است که تمرکز آقای کوت به جزئیات برای موفقیت شرکت مهمتر از برخی از اظهارات استانداردتر شرکت است که او فاش می کند. هانیول پنج “ابتکار عمل” و 12 “رفتار” را ایجاد كرد ، كه به نظر می رسد برای پیگیری یك كارمند بسیار زیاد است.
و علی رغم تمام تلاش هایش ، معضل بیان شده در زیرنویس خود را به طور کامل حل نمی کند. در یک لحظه ، او اذعان می کند که “پیگیری عملکرد کوتاه مدت و بلند مدت به یک دوره سرمایه گذاری اولیه نیاز دارد که در طی آن عملکرد ممکن است برای مدتی عقب بماند.” به عبارت دیگر ، حتی یک مدیر توانمند مانند آقای کوت نیز برای چرخاندن یک شرکت به کمی شانس و صبر از سوی مدیران و سهامداران نیاز دارد.
این مقاله در بخش تجارت چاپ چاپ تحت عنوان “لذت از جزئیات است”