اسلحه و ژست گرفتن – همانطور كه ​​آمریكا از افغانستان خارج می شود ، جنگ طالبان درگیر می شود | آسیا

برای رسیدن به خط مقدم در جنگ داخلی افغانستان ، نیازی نیست که از پایتخت کابل دور شوید. در یک پاسگاه پلیس در استان وردک ، حدود 20 کیلومتری خارج از شهر در شاهراه اصلی که به جنوب می رود ، تجاوز طالبان مشهود است. این پاسگاه چیزی بیشتر از یک حلقه از دیوارهای انفجار بتونی است که روی تپه ای مشرف به جاده قرار گرفته است. حدود دوازده مرد ، که غالباً نه در خستگی بلکه در لباس می پوشند شالور کامیز و مربیان ، بایستید. برخی اسلحه های خود را در دست دارند. بیشتر نمی کنند تعداد کمی شبیه نوجوانان هستند. نشسته توسط یک تکه کوچک سبزیجات ، عمدالله خنجر مسئول 25 ساله ، که فرماندهی شش پاسگاه در امتداد بزرگراه را بر عهده دارد ، شرایط را توضیح می دهد. او می گوید ، در طول روزها ، اوضاع بیشتر ساکت است. اما شب ها طالبان محلی از یال چند صد متری به سمت سربازان شلیک می کنند. برخلاف پلیس ، آنها دارای عینک دید در شب و مناظر لیزری هستند.

آقای خنجر می گوید ، همه چیز به روش شورشیان پیش نمی رود. اخیراً آنها سعی کردند ایستگاه دیگری را در امتداد جاده منفجر کنند ، اما پلیس از قبل نقشه را گرفت. آنها عقب نشینی کردند و سپس در کمین رزمندگان قرار گرفتند. آقای خنجر با تلفن خود تصویری از بمب منفجر نشده و تلفنی را که طالبان برای منفجر کردن آن استفاده می کردند به خبرنگار شما نشان می دهد. اما چنین پیروزی هایی نادر است. طالبان محلی در روستاهای مجاور زندگی می کنند ، که آنها به عنوان امانتداری اداره می شوند ، بدون آن که توسط نیروها بدرفتاری کنند. آقای خنجار شکایت دارد که مردم محلی از آنها محافظت می کنند ، اما او می گوید که دلیل آن را می فهمد. او می گوید: “بیکاری بسیار زیاد است.” “دولت در اینجا هیچ فرصتی فراهم نمی کند.” طالبان برخی را فراهم می کند. علاوه بر شغل های شلیک به پاسگاه های دولتی ، شبانه آنها همچنین در جاده ها ایستگاه های بازرسی را برای اخذ عوارض از رانندگان عبور می دهند.

در ماه سپتامبر مذاکرات بین دو رهبر سیاسی طالبان ، نمایندگان دولت افغانستان و رهبران جامعه مدنی در دوحه ، پایتخت قطر آغاز شد. این گفتگوها سالها در حال انجام بوده است. آنها نتیجه گرفتند که در ماه فوریه توافق نامه ای بین ایالات متحده و طالبان منعقد شد ، بر اساس آن آمریکا قرار بود نیروهای خود را از افغانستان بیرون بکشد به شرطی که طالبان تمام روابط خود را با تروریست های بین المللی قطع کند و گفتگو صادقانه با دولت در مورد آتش بس و یک سیاست سیاسی توافق. دولت افغانستان با آزاد سازی 5000 زندانی طالبان ، سهم خود را انجام داد. مشاهده شورشیان ریش دار و عمامه دار ، که اکثر آنها فقط چند سال پیش هرگز چهره خود را مقابل دوربین و پشت میز مذاکره نشان نمی دادند ، امیدواری را برای پایان دادن به درگیری های بیش از 40 سال ایجاد می کند.

اما پیشرفت کند بوده است. دو طرف هنوز در مورد دستور کار و قالب مذاکرات با یکدیگر اختلاف دارند. س questionsالات بزرگ ، از جمله اینکه دولت افغانستان باید چه شکلی از دولت را داشته باشد ، هنوز مطرح نشده است.

در طول سال گذشته تعداد سربازان آمریکایی به میزان مناسب بیش از نیمی کاهش یافته است و اکنون از بیش از 9000 نفر به حدود 4500 نفر رسیده است. اگرچه این توافقنامه تنها در ژوئن سال آینده میلادی عقب نشینی کامل را پیش بینی می کرد و تنها در صورت حفظ طرف معامله طالبان ، دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا عجله دارد. در ماه اکتبر او گفت که می خواهد همه نیروهای آمریکایی “تا کریسمس در خانه باشند”. اکنون پنتاگون اعلام کرده است که قصد دارد نیروهای آمریکایی را تا پایان دوره آقای ترامپ ، در اواسط ژانویه ، به دلیل مخالفت های ناتو به 2500 نفر کاهش دهد. حملات هوایی که در سال 2019 به بالاترین سطح در دو دهه مداخله آمریکا رسیده است ، از آن زمان محدود شده است.

با این وجود طالبان به جای گام برداشتن به گفتگوهای تقویت شده ، از فرصت استفاده کرده و موقعیت خود را از نظر نظامی تقویت می کنند. در تاریخ 26 اکتبر ، سازمان ملل متحد اعلام کرد که از زمان آغاز گفتگوها ، تلفات غیرنظامیان کاهش نیافته است. در برخی از مناطق کشور خشونت افزایش یافته است. طی هفته های اخیر طالبان حملاتی را آغاز کرده اند تا سعی کنند مناطقی مانند پنجوای را در نزدیکی شهر قندهار کنترل کنند. در 12 اکتبر شورشیان به لشکرگاه ، مرکز استان هلمند حمله کردند ، این اولین حمله بزرگ به یک شهر در بیش از یک سال گذشته بود. ارتش افغانستان به طور دسته جمعی عقب نشینی کرد و سرانجام طالبان فقط توسط حملات هوایی آمریکا – اولین مورد طی ماه ها – مورد ضرب و شتم قرار گرفتند. در ماه گذشته چند صد سرباز افغان کشته شده اند (و احتمالاً تعداد مشابهی از طالبان). طالبان همچنین تلاش برای ترور مقامات دولتی را افزایش داده اند ، که بسیاری از آنها موفق بوده اند.

احساس محاصره بیشتر از خشونت ناشی می شود. طالبان برای اولین بار در دهه 1990 قدرت را بدست گرفتند ، زمانی که بازرگانان قندهاری برای تأمین امنیت در جاده ها به آنها پول پرداخت می کردند ، در ازای آن آنها کمتر از جنگ سالاران آن زمان هزینه می کردند. به نظر می رسد که آنها دوباره از آن روش استفاده می کنند. در حاشیه کابل ، رئیس یک شرکت وارد کننده گاز پخت و پز می گوید که امنیت تانکرهای او در سال گذشته در واقع بهبود یافته است ، زیرا طالبان جاده های بیشتری را کنترل می کنند. آنها برای هر کامیون که از هرات در مرز ایران به کابل می رود 35000 افغانی (455 دلار) هزینه می گیرند. وی می گوید: “در گذشته مالیات طالبان وجود نداشت.” “اما آنها قبلاً با RPG به ما شلیک می کردند [rocket-propelled grenades]. بنابراین ما از مالیات خوشحال هستیم. “

در قلمرو تحت کنترل طالبان ، یک دولت سایه وجود دارد. پرمحمد ، یک کشاورز 38 ساله که در استان زابل ، در جنوب شرقی زندگی می کند ، می گوید که در روستای 134 خانواری وی هر یک سالانه 2500 روپیه پاکستان (15 دلار) مالیات مسطح به طالبان و همچنین زکات، که متناسب با ثروت است. در عوض ، آنها به عدالت وحشیانه اما کارآمد طالبان دسترسی پیدا می کنند. در صورت بروز اختلاف ، رهبر محلی طالبان آن را حل می کند. اختلافات بزرگ – مثلاً بر سر زمین – به بخشدار طالبان می رود. آقای محمد می گوید که او دفتر ندارد ، اما به راحتی می توان از طریق تلفن به او دسترسی پیدا کرد. “او همیشه با پنج آخوند و چند طالبان مسلح است.” آنها ادعاهای هر دو طرف را می شنوند و بلافاصله تصمیم می گیرند. وی می گوید: “هیچ کس نمی تواند حکمی را رد کند ، زیرا توسط افراد مسلح اجرا می شود.

اشلی جکسون ، محقق موسسه توسعه خارج از کشور ، یک اندیشکده انگلیسی ، می گوید: در قلمرو تحت کنترل طالبان ، مدارس و کلینیک های بودجه ای دولتی معمولاً به کار خود ادامه می دهند ، به ویژه اگر ساکنان محلی علاقه زیادی به آن داشته باشند. در برخی مناطق ، طالبان اصرار دارند که معلمان ، که توسط دولت حقوق می گیرند ، در واقع به کار خود روی آورند. برخی سازمان های غیردولتی با خوشبختی در سرزمین طالبان فعالیت می کنند و با “هماهنگ کنندگان سازمان های مردم نهاد” که توسط فرمانده محلی منصوب شده اند کار می کنند. یکی از کارمندان یک آژانس امدادی می گوید: “این دولتی است که از آن می ترسیم.” “با طالبان می توانیم هماهنگ شویم.”

این ترتیب مبهم به این معنی است که کودکان هنوز می توانند آموزش ببینند و بیماران می توانند در مناطق تحت اشغال طالبان مراقبت های بهداشتی را دریافت کنند. اما همچنین به مشروعیت بخشی به شورشیان ، که اعتبار ارائه خدمات پرداخت شده توسط اهدا کنندگان خارجی را می گیرند ، کمک می کند. در 14 اکتبر ، دفتر امور خارجه و توسعه انگلیس مجبور شد به سازمانهای غیردولتی یادآوری کند که به طالبان مالیات پرداخت نکنند.

چه اتفاقی ممکن است بعد بیفتد؟ مقامات دولت افغانستان می گویند که طالبان فکر می کنند آمریکا را شکست داده اند و گفتگوها در دوحه را مذاکره تسلیم دولت می دانند. با این وجود پیروزی کامل نظامی بعید است. ارتش افغانستان روحیه دارد اما هنوز شکست نخورده است. این یک نیروی هوایی جدید برای خود دارد. تلاش برای فتح شهرهای بزرگ برای طالبان خطرناک است. در واقع ، این می تواند آمریکا را به جنگ بازگرداند. حمله به لشکرگاه که بسیاری از افراد در کابل مظنون هستند ، توسط رهبری سیاسی طالبان در دوحه تأیید نشد.

با این وجود هرچه مذاکرات طولانی تر شود ، ضعف دولت افغانستان بیشتر می شود. فرسایش – ناشی از کشته شدن ، جراحت و فرار از خدمت – ارتش را نابود می کند. در ماه اوت اشرف غنی ، رئیس جمهور ، فاش کرد که طی شش ماه گذشته بیش از 12000 سرباز ، پلیس و غیرنظامی توسط طالبان کشته شده اند. دولت آمار تلفات را گزارش نمی کند ، اما برآوردهای منتشر شده آمریکایی ها در ماه گذشته نشان داد که این تعداد در سه ماهه تا آگوست 5 درصد در مقایسه با سال قبل 5 درصد افزایش یافته است. تیمور شاران ، که تا سال گذشته به عنوان معاون وزیر دولت محلی خدمت می کرد ، می گوید و این محاصره فقط بر اختلافات سیاسی در داخل دولت افغانستان دامن می زند.

این احتمال را افزایش می دهد که مذاکرات در دوحه به توافقی منجر شود که به نفع طالبان باشد ، خصوصاً اگر عقب نشینی آمریکا به همان اندازه که آقای ترامپ می خواهد با شتاب همراه باشد. طالبان با دولت سایه ای و قاطعیت روزافزون خود مانند یک دولت در انتظار عمل می کنند و دوست دارند از آنها دیده شود. در دوحه ، آنها همانطور که در دهه 1990 قدرت را در دست داشتند ، “امارت اسلامی افغانستان” را سبک می کردند.

در افغانستان افغانستان بازگشت آنها به شدت غیرمردمی خواهد بود. ناجیا سادات ، پزشکی که در یک کلینیک دولتی در هرات ، یک شهر پر رونق در نزدیکی مرز ایران کار می کند ، می گوید که وی به شدت نگران بازگشت طالبان است. او قانون آنها را به یاد می آورد: “ما اجازه نداشتیم از خانه بیرون برویم.” سقوط آنها آموزش و حرفه او را ممکن کرد. کلینیکی که وی در آن کار می کند توسط اهدا کنندگان خارجی ، از جمله USAID و International Rescue ، یک موسسه خیریه پشتیبانی می شود. اگر طالبان برگردد ، همه آن ممکن است از بین برود. اما به نظر می رسد به طور فزاینده ای محتمل است.

از این محتوا استفاده مجدد کنیدپروژه اعتماد